در همین ساعتی که این پست را مینویسم به آدرس worldometers.info بروید و ببینید تاکنون چند پست وبلاگی در ظرف همین امروز منتشر شدهاند. عددی که من هم اکنون میبینم ۵۷۵۰۰۰۰ است. یعنی نزدیک به ۶ میلیون پست. با یک تناسب نصفه و نیمه به عددی نزدیک به ۱۰ میلیون پست در یک روز میرسیم. چه کسی قرار است این حجم از محتوا را بخواند؟! مطالعه این حجم از پستهای وبلاگی حدود یک میلیون نفر-دقیقه زمان لازم دارد. حالا به این توجه کنید که این حجم از محتوا صرفا در یک روز خلق و منتشر میشود.
قطعا میتوانید انتظار داشته باشید که تمامی این محتواها از استاندارد بالایی برخوردار نیستند. اما یکی از راهکارهایی که میتوانیم به کار ببندیم تا به دیده شدن محتوایمان امید داشته باشیم، ارتقای کیفیت محتواست و اینکه مطمئن شویم محتوایی که خلق و منتشر میکنیم کامل باشد.
در این نوشتار، آناتومی یک پست کامل وبلاگی را موشکافی میکنیم تا نقشه راهی برای موفقیت در وبلاگ نویسی داشته باشیم. با مطالعه این مطلب با ویژگیهای یک پست وبلاگی عالی آشنا میشوید. همچنین میتوانید از مراحل و سرفصلهای مطرح شده در این نوشتار، یک چک لیست برای تهیه چابک پستهای وبلاگی بسازید. با من همراه باشید.
فهرست مطالب
تصویر شاخص (استفاده از تصاویر)
بدنه پست وبلاگ (میان تیترها، جانمایی محتوا و لینکها)
آمارهای جذاب از دنیای وبلاگ نویسی
عنوان پست وبلاگ
هر قطعه محتوا با عنوان شروع میشود. عنوان دروازه ورود به هر محتواست و جذابیت و اثر گذاری آن تقریبا سرنوشت محتوا را رقم میزند. هر پست وبلاگی کامل، با یک تیتر یا عنوان ترغیب کننده و تشویق کننده آغاز میشود. مخاطبان در هنگام جستجو در بین اقیانوسی از محتواها، عنوانها را بررسی میکنند و در عرض ۲ ثانیه تصمیم میگیرند کلیک کنند یا نه. اگر جذابیت و ترغیب کنندگی عنوان ارزشی بیش از ۲ ثانیه توجه داشت، آنگاه کلیک کردن از نظر ذهن مخاطب، تصمیم و معاملهای با زیان کمتر و سود بیشتر تلقی میشود.

غم انگیز است که دامنه توجه کاربران اینترنت براساس آماری که هاب اسپات ارائه میدهد، چیزی در حدود ۸ ثانیه است (+). ما به عنوان یک انسان، در این مورد خاص با ماهی قرمز برابر هستیم!
بلاگ مارکتینگ میگوید، از هر ۱۰ نفری که لینک و تیتر محتوا را میبینند، فقط ۸ نفر عنوان را به طور کامل مطالعه میکنند. از بین این ۱۰ نفر صرفا ۲ نفر تصمیم میگیرند کلیک کنند و محتوا را دقیقتر بررسی کنند. اما اغلب به طور کامل محتوا را نمیخوانند بلکه آن را به سرعت اسکن میکنند.
در عصر بمباران محتوایی هستیم و مردم در پلتفرمهای انتشار محتوا در حالت هیپنوتیزم مرزی زندگی میکنند. آنان حتی تیترها را هم به صورت کامل و با دقت نمیخوانند. به گفته kissmetrics مردم فقط سه کلمه اول و آخر تیتر را میخوانند.
پس اهمیت نوشتن یک تیتر ترغیب کننده را فهمیدیم. اما چند توصیه برای نوشتن یک عنوان بسیار جذاب و ترغیب کننده:
-از احساس مخاطب استفاده کرده و در تیتر خود، ضرورت و حیاتی بودن را القا کنید.
-عنوان را بعد از نوشتن کل مطلب بنویسید. به این ترتیب عنوانی کاملا مرتبط که نماینده کل محتواست انتخاب خواهید کرد.
-ترجیحا ۵ تا ۱۰ تیتر بنویسید و از بین آنها بهترین تیتر را انتخاب کنید.
-از اعداد در تیتر نویسی استفاده کنید.
-در صورتی که در داخل محتوا، به پیوست فایلی دارید، حتما آن را در داخل کروشه و در انتهای تیتر به مخاطب وعده دهید.
-بر روی نقاط درد مخاطب و نیازهای او تمرکز کنید.
-قبل از نوشتن عنوان، کمی در موتورهای جستجو تحقیق کنید و ببینید، مخاطبان از چه واژگانی برای جستجوی محتواهای مشابه استفاده میکنند. سپس عنوان را به گونهای بنویسید که مخاطبان بتوانند به راحتی محتوا را پیدا کنند.
تصویر شاخص (استفاده از تصاویر)
بعد از عنوان محتوا، این عکس ابتدایی (عکس شاخص) محتواست که به عنوان تصویر اصلی خودنمایی میکند. تصاویر حدود۶۰۰۰۰ بار سریعتر از متن، پردازش میشوند. یک پست وبلاگی کامل و با کیفیت، عکس شاخص جذاب و مرتبطی دارد که بعد از عنوان، مخاطب را به خواندن اصل محتوا دعوت میکند.
تصویر اصلی برای پست وبلاگی دقیقا مانند جایگاه مبلمان برای یک خانه است و قسمت اعظم دکور و زیبایی محتوا را به دوش میکشد. ترجیحا از تصاویر اوریجینال استفاده کنید اما اگر چنین قابلیتی نداشتید، میتوانید از تصاویر استوک استفاده کنید و با استفاده از فتوشاپ ویرایش و تلفیق کنید. pixabay و vecteezy و canva سه مورد از سایتهایی هستند که تصاویر رایگان دارند و من از آنها استفاده میکنم.
تا یادم نرفته بگویم که از عکس نوشتهها در بدنه محتوا حتما استفاده کنید، چون زمان ماندگاری مخاطبان در پست را افزایش داده و جذابیت ویژهای به پستهای وبلاگی میدهد.
استفاده از تصاویر در بدنه محتوا، به قصد افزایش جذابیت، ایجاد تنفس در متن و جلوگیری از خستگی مخاطب، فهم عمیقتر موضوع و ماندگاری بیشتر مخاطب در صفحه، انجام میشود.
بلاگ مارکتینگ آکادمی میگوید: مطالعات نشان داده که قرار دادن یک تصویر به ازای هر ۳۶۰ کلمه، حالت بهینه آن است. البته این بستگی به موضوع و سیر مفهومی محتوای شما نیز دارد. مثلا ممکن است برای نشان دادن یک فرآیند از عکس فلوچارت مربوطه بهره ببرید یا برای توصیف دیتاهای آماری از نمودارهای مختلف استفاده کنید.
اما سوال مهمی که وجود دارد، در مورد تعداد تصاویری است که باید در هر پست استفاده کنیم. آمارها و نمودارهایی در این زمینه وجود دارد. با توجه به نمودار تعداد تصاویر استفاده شده در پستهای وبلاگ توسط وبلاگ نویسان، میتوانیم به بینشهای زیر از نمودار فوق برسیم:

به نظر میرسد تقریبا تمامی بلاگرها از حداقل یک تصویر در پستهای خود بهره میبرند. البته استثناهای معروفی مانند ناوال راویکانت و سث گادین نیز وجود دارند که تاکنون ندیدهام عکسی در پست خود قرار دهند.
نزدیک به نیمی از بلاگرها از ۲ یا ۳ تصویر در پست خودشان استفاده میکنند.
۹ درصد بلاگرها هم از بیش از ۷ تصویر در پستهای خود استفاده میکنند. البته کاملا مورد انتظار است که درصد بلاگرهای این گروه بسیار کمتر از سایرین باشد. زیرا پیدا کردن، ویرایش و آماده سازی تصاویر برای پستهای وبلاگ، وقت زیادی از بلاگرها میگیرد. در صورتی که بلاگری بخواهد بیش از ۷ تصویر در پست خود قرار داهد، اغلب زمان مورد نیاز برای نوشتن پست وبلاگی حدود دوبرابر خواهد شد.
اگر از این آمار میانگین وزندار بگیریم میتوانیم بفهمیم به طور متوسط، بلاگرها در پستهای خود چند تصویر قرار میدهند:
(۲۲*۱+۴۷*۲٫۵+۵*۲۲+۸٫۵*۵+۱۱*۴)=۳۳۶ ۳۳۶ تقسیم بر ۱۰۰ میشود به عبارتی ۳٫۳۶ عکس در هر پست وبلاگی
پس اگر کمتر از ۳ عکس (که یکی از آنها عکس اصلی پست است) در پست خود مورد استفاده قرار دادید، از میانگین بلاگرها پایینتر هستید.
در مورد ارتباط بین موفقیت آمیز بودن پست وبلاگی و تعداد تصاویر آن، نمودار زیر مطرح است. براساس این نمودار:

۴۲ درصد از بلاگرهایی که بیش از ۱۰ تصویر در پست خودشان مورد استفاده قرار دادند، نتایج بدست آمده از بعد از انتشار را موفقیت آمیز ارزیابی کردهاند. کمترین درصد موفقیت هم مربوط به پستهایی بود که فقط یک عکس داشتند. در این حالت فقط ۱۵ درصد بلاگرها، نتایج را راضی کننده عنوان کردهاند.
بخش مقدمه پست وبلاگی
حالا که مخاطب را با عنوان جذاب و تصویر مرتبط و مناسب، شکار کردید، مخاطب تصمیم میگیرد نگاهی به پست شما بیندازد. اولین بخشی که با آن روبرو میشود، مقدمه است. در این بخش باید توضیح دهید که در مطلب خودتان به چه مواردی پرداختهاید و مخاطب بعد از مطالعه آن به چه چیزهایی میرسد.
به گفته میرا کتهند در کتاب برنامه محتوایی ۱ ساعته، تکنیک طعمه گذاری یکی از تکنیکهایی است که وبلاگ نویسان برتر و حرفهای مورد استفاده قرار میدهند. در این تکنیک ۴ نمونه طعمه وجود دارد که میتواند مخاطب را برای خواندن ادامه پست، ترغیب و مشتاق کند.
-از خواننده مستقیما سوال بپرسید: تصور کنید میتوانستید سرعت انجام کارهایتان را افزایش دهید و ۵ ساعت در هر روز وقت اضافی داشتید؛ حالا به نظرتان چه راهکارهایی برای رسیدن به این هدف وجود دارد؟
-آماری شگفت آور ارائه دهید: از هر ۱۰ نفری که عنوان محتوا را میخوانند، فقط ۲ نفر یا کمتر، کلیک میکنند. حالا این شما و این هم راهکاری برای اینکه آن دو نفر را به ۵ نفر برسانید.
-مزیتها و نتایج را برجسته کنید: با انجام گام به گام این مراحل میتوانید در آخر همین امسال درآمد خودتان را ۶۰ درصد افزایش دهید.
-از تعلیق استفاده کنید. مثلا قسمتی از حقیقت را بپوشانید و به مخاطب وعده دهید در داخل پست تمامی حقیقت را خواهند فهمید: امسال به تمامی اهداف خودتان رسیدهاید، اما آیا میدانید چرا هنوز احساس رضایت نمیکنید؟
مقدمه همانند سایر بخشهای محتوا و به ویژه به دلیل قرار گیری در ربع اول بدنه محتوا، در ترغیب مخاطبان به خواندن، نقش ویژهای دارد.
در مورد طول بخش مقدمه یک استاندارد شخصی دارم. استانداردی که شاید مبنای علمی نداشته باشد اما مبنای تجربی چرا! سعی میکنم طول قسمت مقدمه یا پیشگفتار، هیچ وقت بیشتر از ۳۰۰ کلمه یا یک هشتم محتوا (هرکدام که بیشتر است) نشود.
مقدمه بهترین بخش برای استفاده از داستانهای جذاب و کوتاه است تا مخاطب با محتوا درگیر شود. آمار عجیبی در زمینه قدرت و تاثیرگذاری داستان وجود دارد که بررسی و تحلیل آن خالی از لطف نیست. (+)

براساس نمودار فوق، استفاده از داستان کوتاه چه در بخش مقدمه و چه در بدنه اصلی، نرخ مطالعه کامل محتوا را تا ۳ برابر و ماندگاری مخاطب در صفحه را تا بیش از ۵ برابر افزایش میدهد.
اجازه دهید در مورد انواع داستان، چرایی تاثیرگذاری آن و جزئیات بیشتر آن، در پستهای جداگانه به موشکافی آن بپردازیم.
تمام آن چیزی که مخاطب از این بخش، باید بداند، درون مایه محتوا و مواردی است که بعد از خواندن پست، به دست میآورد.
فهرست مطالب
در پستهای وبلاگی طولانی و بیش از ۱۵۰۰ کلمه یا پستهایی که بیش از ۵ میان تیتر و زیر تیتر دارند، توصیه میکنم از ابزار فهرست مطالب بهره ببرید. در نگاه اول شاید قرار دادن فهرست مطالب در ابتدای مطلب و لینک دادن به سرفصلهای محتوا، زمان ماندگاری مخاطب را کاهش دهد؛ اما باعث راحتی مخاطب در مطالعه و مصرف محتوا خواهد بود. یادمان باشد ما بندهی موتورهای جستجو نیستیم بلکه برای مخاطب و نیاز او محتوا خلق و منتشر میکنیم.
در نوشتن فهرست حتما تگهای عنوان هر سرفصل و تورفتگی آن را رعایت کنید.
بدنه پست وبلاگ (میان تیترها، جانمایی محتوا و لینکها)

بدنه پست وبلاگی، پرحجمترین قسمت هر محتواست که میتواند شامل عکسها، نمودارها، فایلها، متن پست، زیرتیترها و نقل قولها باشد. متخصصان محتوا درباره طول ایدهآل پستهای وبلاگ، نقطه نظرات متنوعی دارند. اما به نظر میرسد اغلب آنها موافق تعیین یک استاندارد برای آن نیستند. زیرا هر پست وبلاگی بسته به موضوع آن باید به اندازه نیاز طول داشته باشد، نه طولانی و نه کوتاه.
آمار جالبی در مورد میانگین طول پستهای وبلاگ وجود دارد. نمودار زیر که میانگین طول پستهای وبلاگ از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ را نشان میدهد یکی از این آمار است.

با توجه به نمودار فوق، میانگین طول پستهای وبلاگ منتشر شده در ۸ سال گذشته همواره افزایش داشته است.البته انتظار میرود این افزایش در چند سال پیش رو شیب ملایمتری به خود بگیرد. زیرا وبلاگ نویسان از اهمیت کیفیت در برابر کمیت کاملا آگاهی دارند و بیش از پیش روی آن تاکید خواهند کرد.
آمار دیگری هم در مورد توزیع حجم پستهای وبلاگی وبلاگ نویسان وجود دارد که به شرح زیر است.

به نظر میرسد درصد بالایی از پستهای وبلاگی منتشر شده در چند سال اخیر، ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ کلمه طول داشتهاند. جالبتر اینکه فقط حدود ۴ درصد از وبلاگ نویسان، میانگینی بیش از ۳۰۰۰ کلمه را ثبت کردهاند. شاید نتوان گفت آن ۴ درصد، موفقیت بیشتری در روند وبلاگ نویسی خواهند داشت. زیرا این نمودارها بحث کیفیت محتوا را اندازه نگرفتهاند.
در یک رویکرد کل نگرانه میتوانم بگویم اصرار بر روی نوشتن پستهای طولانی، صرفا آب بستن به محتواست و نه افزایش کیفیت محتوا. اما اگر افزایش حجم محتوا ناشی از پوشش دادن جزئیات و جوانب مختلف موضوع انتخابی است، بسیار هم عالی است و همین راه را با قدرت ادامه دهید. چون هدف نوشتن یک محتوای ۳ هزار کلمهای نیست. بلکه هدف خلق یک محتوای ارزش آفرین و کمک کننده به مخاطب است که در نوع خود در جهان بهترین باشد (+).
به تجربه برایم ثابت شده که اگر نتوانم در مورد موضوعی بیش از ۱۰۰۰ کلمه بنویسم، آگاهی و دانش کافی در مورد آن موضوع ندارم. البته برعکس این موضوع هرگز صادق نیست. زیرا اگر بتوانید ۳۰۰۰ کلمه در مورد موضوعی بنویسید، دلیلی بر تخصص و دانش کامل شما در مورد آن موضوع نیست!
میانتیترهای محتوا در بدنه پست وبلاگی را به گونهای بنویسید که بعد از اتمام مرحله خلق محتوا، اگر تیترها و میانتیترها را در کنار هم قرار دهیم، روند مفهومی محتوا دستمان بیاید. این روشی جذاب و منحصر به فرد برای نوشتن تیترها و میانتیترها در بدنه محتواست.
ساختار زیرتیتر و میان تیتر به موتورهای جستجو کمک میکند تا متن محتوا را دقیقتر و سریعتر بفهمند. در کنار آن، باتوجه به اینکه مخاطبان اغلب در مواجهه با محتوا، به همراه اسکرول تا انتهای صفحه، تیترها، میانتیترها، عکس نوشتهها و موارد پررنگ را اسکن میکنند، پس استفاده از کلمات کلیدی هدف در تیترها و میانتیترها به شدت توصیه میشود.
نقش مهم دیگر میان تیترها، تقسیم و بخش بندی بدنه محتوا به بخشهای کوچکتر است. این کار باعث خوانایی بیشتر و فشار کمتر بر چشمان مخاطب میشود.
پس بگذارید تمامی مواردی که میتوانید برای خوانایی بیشتر محتوا مورد استفاده قرار دهید، همینجا لیست کنیم:
-تا جایی که میتوانید از ابزارهای لیست کردن مانند بولتها و تیکها استفاده کنید.
-در جای مناسب از فضای سفید استفاده کنید و بین متن و تیتر بعدی در بدنه محتوا، فاصله بیندازید.
-از فونت و سایز مناسب بهره ببرید تا مخاطب برای مطالعه محتوا دچار مشکل نشود.
-از تصاویر و عکسنوشتههای مرتبط برای تنفس متن استفاده کنید.
-در صورت امکان از اینفوگرافی در راستای افزایش جذابیت محتوا، ماندگاری مخاطب و ایجاد تنفس در حین خواندن محتوا بهره ببرید.
-از فلوچارتها و نمودارها در صورت وجود، حتما استفاده کنید.
-از رنگهای ملایم برای ساختاردهی محتوا استفاده کنید.
-ترجیحا متن پاراگرافها را justify نکنید. هیچ چیز سختتر از مطالعه یک پست وبلاگی با چندین پاراگراف مشابه و justify شده نیست. بلاگ مارکتینگ (+) و نیما شفیع زاده در کتاب “اصول تولید محتوای متنی” خود نیز توصیه مرا تایید میکنند.
-استفاده از افعال مجهول را محدود کنید. ذهن ما وقتی با فعلی روبه رو میشود، به صورت ناخوداگاه به دنبال فاعل آن میگردد. اما افعال مجهول افعالی هستند که فاعل آنها حذف شده است. به همین دلیل ذهن مخاطب انرژی اضافهای برای درک این موضوع مصرف میکند. شاید به همین دلیل است که مطالعه و درک جملات و عبارات معلوم بسیار آسانتر از جملات مجهول است.
لینکها و ارجاعات به محتواهای دیگران را در صورتی که عینا از یک منبع استفاده میکنید باید در همانجا نام و نشانی آن را ذکر کنید. در صورتی هم که در بخش خاصی از منبعی استفاده کردهاید اما این استفاده مستقیم نبوده است، به ذکر شماره منبع بسنده کنید و در قسمت پایانی نوشتار به منابع و شمارههای آنها اشاره کنید.
بخش نتیجه گیری
وقتی به انتهای یک جلسه ورزشی میرسید، مربی سعی میکند با تغییر روند حرکات، به تدریج بدن شما را سرد کند و برای توقف تمرین آماده کند. بخش نتیجه گیری یکی از بخشهای انتهایی یک پست وبلاگی است که چنین کارکردی دارد. در این بخش خلاصه کوتاهی از آنچه در بدنه پست وبلاگی ارائه دادهاید بیان میکنید و آموختهها و نتایج حاصله را جمع بندی میکنید.
خودتان را به عنوان مخاطب تصور کنید: حالا که پست را مطالعه کردم و به بینش جدیدی در مورد موضوع مطرح شده کسب کردم، گام بعدی چیست؟ چگونه راهکارها را عملیاتی کنم؟ چگونه مشکلم را حل کنم؟ نقطه شروع کجاست؟ چه ابزارهایی دارم و به چه ابزارهایی نیاز دارم؟
پس لطفا مخاطب را در انتهای پست، در سردرگمی رها نکنید. بلکه به گام بعدی هدایت کنید و به او انگیزه دهید تا آموختهها را به مرحله عمل برساند.
بخش نتیجه گیری باید به خوانندگان شما الهام بخشد و برای ادامه مسیر آنها را ترغیب کند. در این راستا قدم اولی که میتوانند بردارند را یادآوری کنید. به آنها اعتماد به نفس دهید تا در هر مرحله، دو تا سه توصیه را اجرا کنند. اگر محتوای مرتبط دیگری وجود دارد حتما ذکر کنید. نشان دهید نتیجه نهایی تا چه حد میتواند جذاب باشد.
میرا کتهند در کتاب “برنامه محتوایی یک ساعته”

مردم جملات آخر را بیشتر یادشان میماند. چند جمله آخر را به یاد ماندنی کنید. بدین منظور بد نیست قسمت آخر پستها را به نقل قولی از خودتان اختصاص دهید.
هرچه خوانندگان بیشتر در وبلاگ شما بمانند، بیشتر احتمال دارد عضو لیست ایمیلی شما شوند. پس پستهای مرتبط را قدر بدانید.
منابع و ارجاعات
در این بخش منابع مورد استفاده را با در نظر داشتن امانتداری ذکر کنید. امروز در فضای وب فارسی بسیاری از وبلاگ نویسان ارجاع دادن را فراموش میکنند. به خصوص این موضوع را در وبلاگهای منسوب به کسب و کارها میبینم. شاید دلایل مختلفی مانند رقابت بین کسب و کارها داشته باشد. اما به هر حال باید بدانیم که ما بر شانههای استادان خودمان رشد میکنیم و بالا میرویم. چه اشکالی دارد وقتی مطلبی را از دیگران میآموزیم، ارجاع دقیقی به منبع بدهیم.
ارجاع دادن میتواند در متن محتوا یا در انتهای آن انجام گیرد.
دعوت به اقدام یا کال تو اکشن
در بخش نتیجه گیری هم گفتیم که رها کردن مخاطب در انتهای پست وبلاگی، همانند متوقف کردن ناگهانی تمرین ورزشی میماند. همانقدر غیر اصولی و فرصت سوز.
وقتی مخاطب محتوای شما را بررسی میکند و به انتهای پست میرسد، آماده است تا به مرحله بعدی گام بگذارد. پس استفاده نکردن از این فرصت منطقی نیست. دعوت به اقدام میتواند دعوت به خرید یک محصول مرتبط با موضوع پست باشد یا دعوت به عضویت در خبرنامه ایمیلی و یا درخواست شرکت در بحث و تبادل نظر در بخش نظرات.
به هر حال قطعه محتوایی که دعوت به اقدام نداشته باشد، در پازل ارزش آفرینی کلی وبلاگ برای مشتریان جایی نخواهد داشت. به تکه چوب شناوری میماند که در اقیانوسی از محتوا سرگردان است.
نوع دیگر دعوت به اقدام هم، ترغیب مخاطبان به مطالعه سایر پستهایتان است. ترجیحا لینک پستهایی که به پست کنونی مرتبط هستند، در انتهای نوشته قرار دهید. همچنین بر حسب تجربه بهتر است بیش از ۵ لینک قرار ندهید و حتما ترتیبی بدهید که در صورت کلیک، لینک در تب جدید برای مخاطب باز شود.
آمارهای جذاب از دنیای وبلاگ نویسی (+)
به طور متوسط مخاطبان ۳۷ ثانیه هر پست وبلاگی را مطالعه میکنند. (+)
متوسط طول پستهای وبلاگ ۱۱۵۱ کلمه بوده و وبلاگ نویسان در ۸ سال اخیر طبق نمودار زیر به طور میانگین، ۳٫۵ ساعت برای نوشتن هر پست وقت صرف کردهاند. (+)

به نظر میرسد براساس نمودار ارائه شده، زمان لازم برای نوشتن پستهای وبلاگ در ۸ سال اخیر همواره افزایش داشته است.
پستهای وبلاگی که به ازای هر ۱۰۰ کلمه یک تصویر قرار دادهاند، دو برابر اشتراک گذاری بالاتری در شبکههای اجتماعی دریافت کردهاند. (+)
Impact گزارش میدهد که حدود ۷۷ درصد کل کاربران اینترنت، محتواهای وبلاگی میخوانند.
۵۵ درصد وبلاگ نویسان میانگین طول پستهای وبلاگیشان کمتر از ۱۰۰۰ کلمه است. حدود ۲۰ درصد از وبلاگ نویسان میانگین پستهای بیش از ۱۵۰۰ کلمه دارند. (+)
هاب اسپات، طول بهینه پستهای وبلاگ را بین ۲۲۵۰ تا ۲۵۰۰ کلمه در نظر میگیرد.
۴۴ درصد بلاگرها گزارش دادهاند که ماهانه بین ۳ تا ۶ پست وبلاگی منتشر میکنند (+)
محتواهایی که در رتبه برتر گوگل قرار دارند بین ۱۱۴۰ تا ۱۲۸۵ کلمه طول داشتند (+)
محتواهایی که با عنوان “پیش بینی آینده…” منتشر شدهاند، برای مخاطبان جذابیت بسیار بیشتری داشتهاند (+)
پستهای وبلاگی با عنوانهای ۶ تا ۱۳ کلمهای بیشترین ترافیک را کسب کردهاند. (+)
انستیتوی بازاریابی محتوایی میگوید، عنوانهای با تعداد کلمات فرد، عملکرد بهتری نسبت به نمونه مشابه با کلمات زوج دارند!
نتیجه گیری
در این نوشتار به بررسی و موشکافی آناتومی یک پست وبلاگی کامل پرداختیم. امیدوارم با رعایت این موارد بتوانید از ذره ذرهی محتوایتان بیشترین خروجی را بگیرید. در جمع بندی این نوشتار به عبارات زیر اشاره میکنم که چکیده این محتوای طولانی هستند:
تا میتوانید به جای کمیت به کیفیت محتوا اهمیت بدهید و به محتوا به دید یک سرمایه گذاری بلند مدت نگاه کنید. به این منظور لازم است به طور مستمر محتوا را آپدیت کنید و بهبود دهید.
برای نوشتن عنوان هر محتوایی سعی کنید ۵ عنوان مختلف بنویسید و از بین آنها بررسی کنید و بهترین عنوان را انتخاب کنید. برای آنکه عنوانهای عالی بنویسید باید بیشتر مطالعه کنید. رمان، داستان کوتاه، شعر، غیر داستانی و … ذهنی که ورودی زیاد و با کیفیتی نداشته باشد، خروجی خوبی نیز نخواهد داشت.
نمیتوان تعداد دقیقی برای تصاویر یک پست وبلاگی تعیین کرد. به همین دلیل فکر کنید و ببینید هرجایی که نمودار، فرآیند یا تصویری میتواند به فهم بهتر و متقاعد کنندگی بیشتر محتوا کمک کند، از آن استفاده کنید
از داستان برای نوشتن بخش مقدمه بهره ببرید. داستانها ناخودآگاه مخاطبان را با خود همراه میکنند و تاثیرگذاری بالایی دارند.
از فهرست مطالب در محتواهای طولانی استفاده کنید. اگرچه شاید کمی زمان ماندگاری مخاطب را کاهش دهد. اما استفاده از محتوای شما برای مخاطب آسان خواهد شد.
به گفته جو پولیتزی، انتخاب طول پستهای وبلاگ همانند انتخاب طول یک دامن کوتاه میماند؛ آنقدر کوتاه باشد که زیبا به نظر آید؛ آنقدر بلند باشد که ملزومات را بپوشاند.
هدف از نوشتن یک پست وبلاگی کامل، کمک به مخاطبان و حل مشکل آنان در راستای اهداف کسب و کار ماست. وگرنه اصرار به نوشتن یک محتوای طولانی، باعث آب بستن به محتوا و کاهش کیفیت خواهد شد. سعی کنید هر قطعه محتوایی که خلق میکنید، بهترین در نوع خود باشد. یا حداقل به تدریج بهترین شود.
میرا کتهند، نویسنده کتاب برنامه محتوایی یک ساعته در مورد بخش نتیجه گیری محتوای وبلاگی میگوید: بخش نتیجه گیری باید به خوانندگان شما الهام بخشد و برای ادامه مسیر آنها را ترغیب کند. در این راستا قدم اولی که میتوانند بردارند را یادآوری کنید. به آنها اعتماد به نفس دهید تا در هر مرحله، دو تا سه توصیه را اجرا کنند. اگر محتوای مرتبط دیگری وجود دارد حتما ذکر کنید. نشان دهید نتیجه نهایی تا چه حد میتواند جذاب باشد.
دعوت به مشارکت
در فرآیند خلق محتوا برای پستهای وبلاگی، چه بخشهای دیگری را لحاظ میکنید؟
یک محتوای کامل وبلاگی از نظر شما چه ویژگیهایی دارد؟
در بخش دیدگاهها منتظر نظرات شما مخاطبان گرامی هستم.
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
چگونه محتوای صفحه سوالات متداول بنویسیم؟
همه چیز درباره نوشتن محتوای صفحه درباره ما
راهنمای کامل خلق، توزیع و به روز رسانی محتوای سبز
تجربه نگاری من در باب خلق محتوا برای بسته بندی محصولات فیزیکی