استراتژی کامنت گذاری| ابزاری که دست کم می‌گیریم

همه ما در مسیر رسیدن به مرحله استادی و چیرگی در یک حرفه، سختی‌های بسیاری را تحمل می‌کنیم و فراز و فرودهای بسیاری را طی می‌کنیم. همه ما در ابتدای راه به مراقبت و رسیدگی بیشتری احتیاج داریم تا ببالیم و میوه دهیم. پس از طی کردن مراحل خاک خوری و مشغول شدن به گِل کار، توجه تمام آن چیزی است که نیاز داریم. نه اینکه دوست داشته باشیم معروف شویم. بلکه به شناخته شدن در جامعه هدفمان نیاز داریم.

توانمندی‌ها و هنرهای ما باید در جامعه هدفمان شناخته شود. تا بتوانیم به تدریج جای خود را باز کنیم و اثر مثبت خود را ارائه دهیم و وارد مبادله ارزش با جامعه هدفمان شویم.

کامنت گذاری یا ثبت دیدگاه یکی از راهکارهایی است که به عنوان ابزار اثرگذاری و ارزش آفرینی کمتر به آن توجه داریم. از آن امکاناتی که پس از مدتی برایمان عادی شده است. دقیقا مانند تلویزیون برای هتل‌ها که زمانی یک  خدمت مکمل به حساب می‌آمد اما اکنون به عنوان یکی از ویژگی‌های محصول مورد انتظار مشتریان و مهمانان هتل است.

کامنت نوعی محتواست که در پاسخ به محتوای دیگری یا با هدف تبادل نظر حول نکات و مباحث محتوای اصلی نگاشته می‌شود.

کامنت‌ها فرصتی برای درگیری مخاطب با محتوا ایجاد می‌کنند و به زبان بازایابی دیجیتال، مخاطب را در مسیر قیف بازاریابی به مرحله مشتری نزدیک می‌کند. همواره در مباحث دیجیتال مارکتینگ، از محتوای تولید شده توسط کاربر یا UGC (User Generated Content) صحبت به میان می‌آید و به ترغیب مخاطب برای ایجاد ارتباط با محتوا، تاکید می‌شود.

اما کمتر دیده‌ایم و شنیده‌ایم که از ابزار کامنت گذاری به صورت استراتژیک استفاده کنیم تا به اهداف #استراتژی محتوای خود دست یابیم. اکنون در این نوشتار می‌خواهیم از دیدگاه برعکس به ماجرای UGC نگاه کنیم.

استراتژی کامنت گذاری! با من بمانید…

هدف از کامنت گذاری چه می‌تواند باشد؟

ما با استفاده از کامنت گذاری ممکن است اهداف مختلفی را دنبال کنیم؛

ممکن است با هدف اثبات دانسته‌ها و مهارت‌ها و کسب توجه، دیدگاه ثبت کنیم.

ممکن است برای کمک و در پاسخ دیدگاه فردی که سوال یا ابهامی را مطرح کرده، دست به کیبورد شویم و کامنتی ثبت کنیم.

ممکن است در چرخه گیمیفیکیشن یک وبسایت درگیر کسب امتیاز شویم و دست به نوشتن دیدگاه بزنیم.

و یا با توجه به اینکه مباحثه یکی از روش‌های فراگیری عمیق‌تر دانسته‌ها و اتصال آن به حلقه‌های دانش قبلی است، ممکن است با این هدف دست به کامنت گذاری بزنیم.

هدف استراتژی کامنت گذاری می‌تواند قراردادن یک ردپا به سمت هاب محتوایی خودمان باشد. انگار ما با ثبت هر دیدگاه و قرار دادن لینک‌های تماس، وبسایت یا ایمیل خودمان، فرصت جدیدی برای سوق دادن مخاطبان به حیطه تحت اختیارمان و به دست آوردن یک سرنخ برای ارتباط با مخاطبان جدید ایجاد می‌کنیم.

جایی ندیدم که از کامنت گذاری به عنوان یک کمپین یاد کنند. فقط در کتاب بازاریابی محتوایی جو پولیتزی، اشاره کوتاهی به شبکه سازی در بین هم صنفی‌ها اشاره و تاکید کرده بود.

پس یکی از مهم‌ترین اهداف قرار دادن کامنت در وبلاگ‌ها و سایت‌هایی که در حیطه فعالیت شما هستند، ایجاد یک شبکه از متخصصان آن حوزه است. شبکه‌ای که می‌تواند آبستن اشتراک گذاری ارزش (تخصص، پروژه، دانش، منابع مطالعاتی، گردهم‌آیی‌ها و…) باشد. زیرا وبگاه‌های تخصصی محل رفت و آمد افراد متخصص و مخاطبان هدف است.

استراتژی کامنت گذاری
طرح از vecteezy

محتوای پیام مهم است

به نظر می‌رسد در ثبت کامنت، بنا را باید بر کمک کردن (رفع ابهام یا پاسخ به یک دیدگاه دیگر) یا بحث و تبادل نظر سازنده و بدون هیچ گونه اظهار فضل گذاشت. نه اینکه از چهارچوب ادب خارج شویم و سعی کنیم چیزی را به اثبات برسانیم.

طبیعتا استفاده از کلماتی که نشان دهنده عدم قطعیت هستند، مانند “گمان می‌کنم”، “براساس دانش و تجربه‌ای که تاکنون آموخته‌ام” و… می‌تواند حس خوبی به مخاطب ارائه دهد. حسی مبتنی بر یادگیری و بهبود بیوقفه و مستمر و کامل نبودن.

ارجاع دهید

در صورت وجود امکان لینک گذاری، حتما استنادات و ارجاعات متن را رعایت کنید. یا به محتواهایی که خودتان نوشته‌اید (سایت، وبلاگ، ویرگول، لینکدین و…) ارجاع دهید.

همچنین اغلب سایت‌ها و وبلاگ‌ها از محلی برای قرار دادن آدرس وبسایت یا وبلاگ برخوردار هستند. از این امکان استفاده کنید و مخاطبان هدف را به رسانه خودتان ارجاع دهید.

بارها و بارها اتفاق افتاده که در سایت‌های مختلف کامنت گذاشته‌ام و سایر مخاطبان آن سایت با کلیک بر روی لینک سایتم، به اینجا هدایت شده‌اند و پس از مدتی همین تعداد محدود به مخاطبان دائمی تبدیل شده‌اند.

انتخاب وبلاگ‌ها و وبسایت‌های هدف

با توجه به اینکه وقت ما محدود است، باید وبلاگ‌ها و سایت‌ها را طبقه بندی و گزینش کنیم و زمان مشخصی را اختصاص دهیم و به درج کامنت بپردازیم. مهم‌ترین ویژگی هر اقدام استراتژیک، انتخاب نکردن است. پس وقتی از استراتژی کامنت گذاری حرف میزنیم، اولین ویژگی آن تعیین چند گزینه (سایت یا شبکه اجتماعی) مشخص و محدود است تا منابع محدود (زمان و تلاش) را به آن تخصیص دهیم و بهترین نتایج را هم بگیریم.

بهتر است ابتدا با دایره نزدیک و افرادی که آنها را دنبال می‌کنید آغاز کنید. از بین آنها تمامی وبلاگ‌ها، سایت‌ها، پیج‌ها و حساب‌های کاربری که، حوزه فعالیت آنان با شما منطبق است، آغاز کنید. سپس ببینید در هر هفته چند کامنت می‌خواهید قرار دهید. در آخر به صورت بیرحمانه‌ای تعداد سایت‌هایی را که دنبال می‌کنید، کاهش دهید (مثلا حداکثر ۳ عدد). شروع به کامنت گذاری کنید و به تدریج فیدبک بگیرید.

ممکن است پس از مدتی تصمیم بگیرید برخی از سایت‌ها را از لیست‌تان حذف کنید. گاهی هم ممکن است سایت جدیدی به این لیست افزوده شود.

بد نیست تاریخچه کامنت گذاری و گزارشی از آن‌ها را در یک فایل یا یک دفترچه ثبت کنید. به تدریج خواهید فهمید که از هر سایتی چند نفر به رسانه شما وارد می‌شوند. به ویژه اگر سایت یا وبلاگ دارید، این ویژگی در سرویس‌های پایش آمار وبسایت مانند گوگل آنالیتیکس در دسترس است.  به تدریج خواهید فهمید در چه سایتی، چند کامنت، با چه لحنی و با چه ساختاری قرار دهید تا بهترین خروجی را از کمپین کامنت گذاری خودتان بگیرید. و این یعنی شما از یک استراتژی کامنت گذاری برخوردار هستید!

کامنت گذاری در عین حال که یک استراتژی است، یک کمپین نیز هست و باید آغاز، پایان، شاخص‌های عملکردی و مراحل انجام داشته باشد و در نهایت اهداف و شاخص‌هایی را ارضا کند.

در بین شبکه‌های اجتماعی، هر هفته حدود ۱ ساعت را به لینکدین اختصاص می‌دهم و سعی میکنم کامنت‌های به درد بخور درج کنم و مشکلی از مشکلات شبکه‌های کاری‌ام را حل کنم. ممکن است در صورت عدم دریافت فیدبک مناسب، تصمیم بگیرم فعالیت در لینکدین را متوقف کنم یا برعکس، منابع زمانی بیشتری برای تقویت نتایج به آن تخصیص دهم.

چند سال پیش کامنت گذاری در سایت‌های مختلف در حوزه مدیریت و دیجیتال مارکتینگ را آغاز کردم. اما اکنون از بین تمامی آن سایت‌ها فقط سایت متمم باقی مانده است. من همچنان به طور مستمر در سایت متمم به ثبت کامنت در زمینه‌های مربوط به مدیریت و توسعه فردی ادامه می‌دهم. هرچند که تلفیق هدف تعمیق یادگیری در کنار دیده شدن در بین جامعه هدف می‌تواند انگیزه و سوخت لازم برای ادامه راه را تامین کند.

پیشنهاد مطالعه

سری مطالب #استراتژی محتوا

سری مطالب #تفکر استراتژیک

در ستایش راهی که رهگذر کمتری دارد

بدشانسی در افق درازمدت بهانه خوبی برای بازنده بودن نیست!

یک کنجکاوی در شکل میزهای جلسات سازمانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *