اندر احوالات طول پست‌های وبلاگ

طول محتوا چند کلمه باشد

طول پست‌های وبلاگ همیشه محل مناقشه بوده است. اینکه پست‌هایی که می‌نویسیم از چند واژه تشکیل شوند. حداقل یک پست وبلاگی چند واژه داشته باشد تا در گوگل رتبه خوبی داشته باشد. اینکه میانگین طول پست‌های وبلاگی رتبه‌های برتر گوگل چقدر است. و سوالاتی از این دست.

اما آیا واقعا طول پست‌ها مهم است؟ شاید. آن هم فقط در یک شاخص عملکرد. نرخ ماندگاری در سایت که شاخص ترکیبی آن می‌شود نرخ پرش. به نظر می‌رسد نرخ پرش تاثیر مستقیمی بر روی رتبه الکسای سایت می‌گذارد. اما چه کسی است که نداند، رتبه الکسا انقدرها هم مهم نیست. مگر اینکه مدل درآمدی شما براساس تبلیغات بنری یا رپورتاژی یا فروش بک لینک باشد.

به نوع محتوا هم بستگی دارد

قطعا اینکه نوع محتوا چه باشد، بر روی طول پست‌ تاثیر می‌گذارد. در بحث‌های بازاریابی محتوایی، محتواهای صفحه محصول، محتوای وبلاگ و محتواهای صفحات درباره ما و تماس با ما، دو به دو باهم تفاوت دارند. یعنی هیچ کدام مانند هم نیستند. حتی پست‌‌های وبلاگ هم به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند. پست‌های لیستی، پست معرفی افراد، معرفی کتاب، پست‌های خبری، پست نظرسنجی، محتوای علمی و فنی و پست‌های مربوط به صفحه پادکست و ویدئو کست نمونه‌ای از پست‌های وبلاگی هستند.

مثلا پست‌های لیستی بسته به موارد مطرح شده، حجم زیادی دارند. یا پست‌های معرفی (افراد، کتاب‌ها و سایت‌ها) آناتومی متفاوتی نسبت به سایر پست‌ها دارند. اما هیچ نسخه مشخصی نمی‌توان برای طول پست‌ها استخراج کرد.

تعیین قانون مشخص برای انجام کاری که جنس رقابتی دارد، بعد از مدتی باعث سخت‌تر شدن رقابت می‌شود. اینجاست که نیاز به تغییر قانون یا گرایش به راه‌های خلاقانه در افراد پدیدار می‌شود. به همین دلیل شاید تعداد کلمات محتوا اصلا شاخص خوبی برای موفقیت محتوا و رتبه گرفتن در موتورهای جستجو نیست.

تشبیه طول محتوا به طول دامن کوتاه

جو پولیتزی یکی از پیشروهای بازاریابی محتوایی، در کتاب معروف خود “بازاریابی محتوایی حماسی” که با عنوان‌های “بازاریابی محتوایی” و “حماسه بازاریابی محتوایی” نیز ترجمه شده بیان می‌کند که:

تصمیم گیری در مورد طول محتوا همانند تصمیم برای خرید یک دامن کوتاه می‌ماند. دامن به همان اندازه باید کوتاه باشد که جذابیت را حفظ کند و به همان اندازه بلند باشد که ضروریات را پوشش دهد.

محتوا هم به همین صورت است.

محتوا باید به اندازه‌ای بلند باشد که تمام زیرموضوعات مرتبط با تیتر محتوا را پوشش دهد. همچنین اندازه‌ای کوتاه باشد که به راحتی بتوان آن را خواند و فهمید. یعنی همان حجمی باشد که مخاطب انتظار دارد چنین محتوایی داشته باشد.

مثلا آناتومی یک پست وبلاگی را نمی‌توان در ۵۰۰ کلمه توضیح داد. اما منطقی است که چنین محتوایی حداقل ۱۵۰۰ کلمه باشد. یا محتوای صفحه محصول منطقی است که ۱۰ تا ۴۰۰ یا حتی ۵۰۰ کلمه باشد. اما قطعا کسی انتظار ندارد ۲۰۰۰ کلمه باشد. مثال دیگر می‌تواند صفحه فرود باشد. صفحات فرود را می‌توان با ۸۰۰ کلمه هم بست. اما هرچه محصول پیچیده‌تر یا قیمت آن بیشتر باشد می‌توان از حجم بیشتری از محتوا استفاده کرد. من هم صفحه فرود جذابی دیده‌ام که ۸۰۰۰ کلمه بوده و تا انتها آن را با ولع مطالعه کرده‌ام.

جمع بندی و نتیجه گیری

بهتر است خودمان باشیم. بهتر است هرچند کلمه‌ای که محتوای ما نیاز دارد به کار ببریم. فقط باید مطمئن شویم به خوبی مفاهیم را توضیح دادیم یا موضوع را کاملا پوشش دادیم. همین.

این مطلب حدود ۵۶۰ کلمه شد. حالا دیدید طول کلمه مهم نیست؟ مهم فهمیدن موضوع است. مهم انتقال مطلب در کوتاه‌ترین شکل ممکن است.

پایدار باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *