سابق بر این، تفکر استراتژیک را براساس مدل جین لیدکا، دارای ویژگیهای نگرش سیستمی، فرصت طلبی هوشمندانه، فرضیه سازی و آزمون فرضیه و در نهایت دارای ویژگی تفکر و اقدام بهنگام برشمردیم.
در مورد این گفتیم که تفکر استراتژیک، یادگیرنده و توسعه گر است (+). کل نگری و مفهوم آن را هم در دیدگاههای هنری مینتزبرگ دریافتیم. همچنین از نتایج جاری سازی تفکر استراتژیک و یکی از ابزارهای جاری سازی آن (دیالوگهای استراتژیک) گفتیم و نوشتیم (+).
در این نوشتار میخواهیم به اصطلاح سبد قابلیتهای سازمانی، مزیت رقابتی و چگونگی ایجاد آنها با استفاده از تفکر استراتژیک و نقش و جایگاه استراتژیست در این فرآیند بپردازیم.
برای نوشتن این مطلب از مقاله strategic thinking, can it be taught? اثر جین لیدکا، کتاب ذهن استراتژیست اثر لشکربلوکی و کتاب اوج گیری- قواعد سه گانه تفکر استراتژیک استفاده کردم.

تفکر استراتژیک برنامه ریزی استراتژیک را میبلعد
شاید این نوشته جای درستی برای گفتگو در مورد تعامل، تقابل، تعارض یا حتی تعرض تفکر استراتژیک به مباحث برنامه ریزی استراتژیک نباشد. اما همینقدر بدانیم که هیچکدام جایگاه خود را در مباحث توسعه کسب و کار از دست ندادهاند اما به تدریج شاهد تغییر نقش و افزایش اهمیت تفکر استراتژیک در مقایسه با برنامه ریزی استراتژیک هستیم.
به نظر میرسد یکی از مهمترین محرکهای آن، افزایش سرعت تغییر و تحولات صنایع (کسب و کارها و محیط درونی و بیرونی و رقابتی آنها) و بازارها باشد. جایی که برنامه ریزیهای استراتژیک به صورت ۱۰ ساله و ۵ ساله تنظیم میشدند. و برنامه ریزی ۳ ساله تلویحا برنامه ریزی کوتاه مدت نامیده میشد. اما سرعت تغییرات بیش از پیش مباحث تفکر استراتژیک و تفکر طراحی در کسب و کار را تقویت کرده است.
اکنون میتوان به راحتی گفت که دایره تفکر استراتژیک نه تنها دایره برنامه ریزی استراتژیک و مهارتهای مدیریتی، بلکه تمامی کسب و کار را در بر میگیرد. زیرا در رگهای حیاتی هر کسب و کاری، منابع جریان دارد. منابع سازمانی، انسانی، مالی و زمان.
این محدودیت همیشگی منابع است که استفاده از استراتژی را اجتناب ناپذیر میکند. حتی اگر نام استراتژی را به عمر خودمان نشنیده باشیم، کار روزمره مدیران میانی و ارشد که تخصیص منابع مختلف سازمان بر روی تصمیمات، اقدامات و پروژههاست، دقیقا همان استراتژی است. و مهارتی که کمک میکند استراتژیهای هوشمندانهتری را انتخاب و اجرا کنیم، همان تفکر استراتژیک است.
استراتژیست، با کنار هم قرار دادن منابع، قابلیتها را طراحی میکند
گفتیم استراتژیستها یا مدیرانی که مسلط به تفکر استراتژیک هستند، همواره در حال تخصیص منابع محدود سازمان هستند. نقش اصلی متفکران استراتژیک کنار هم قرار دادن منابع برای ساخت قابلیتهای سازمانی است.
یک کسب و کار تولید قطعات خودرو را در نظر بگیرید. در کنار هم قرار گرفتن منابعی مانند متخصصان تولید، تجهیزات خط تولید، کارگران خبره، مهندسان برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات، کنترل کیفیت و ارتباط موثر با پیمانکاران و تامین کنندگان، میتوان شایستگیهایی مانند قیمت مناسب، کیفیت رقابتی و زمان تحویل بهتر از رقبا را در چنین واحد تولیدی ایجاد کرد.
در هر صنعت، آناتومی رقابت متفاوت است و به تبع آن عواملی که موفقیت شرکت را در آن صنعت مشخص میکنند هم منحصر به همان صنعت است (البته اگر به صورت شفاف مرزهای صنعت را مشخص کنیم).
این عوامل موفقیت را در ادبیات استراتژی، عوامل کلیدی موفقیت (KSF) یا عوامل بحرانی موفقیت (CSF) میگوییم. اینجا نقطه آغاز تمایز بین رقبای مختلف و محل تولد مفهوم مزیت رقابتی است. شایستگیهایی که با کنار هم قرار دادن منابع، ایجاد میشوند ممکن است یکی از عوامل موفقیت و تمایز شرکت در برابر رقبا باشند که میتوان به چنین قابلیتی لقب “مزیت رقابتی” داد.
البته این قابلیتها، ممکن است با تقلید رقبا و افزایش شدت رقابتی، صرفا به ویژگیهایی ضروری برای رقابت تبدیل شوند.
پس تفکر استراتژیک کمک میکند که براساس آناتومی رقابت، مزیت رقابتی مورد نظر را براساس ترکیب درست چینش منابع در دسترس، طراحی کنیم. علاوه بر این استراتژیستها در کنار ایجاد مزیتهای رقابتی، باید برای حفظ این مزیتها و پرورش آنها چاره اندیشی کنند. چه اینکه رسیدن به جایگاه رهبر صنعت و بازار، آسانتر از حفظ این جایگاه در بلند مدت است. در نهایت استراتژیست همواره آناتومی رقابت را برای فرصتهای پیش رو و تغییرات بنیانهای بازار و مزیتهای رقابتی جدید، پایش و تحلیل میکند.
جوهره مطلب اینکه…
استراتژیستها با استفاده از کنار هم قرار دادن ترکیب درست منابع، شایستگیها را میسازند. شایستگیهایی که میتوانند مزیت کلیدی شرکت در رقابت باشند. به این ترتیب وظیفه کلیدی یک متفکر استراتژیک، ایجاد سبد قابلیت برای شرکت است. مجموعهای از قابلیتها که شرکت بتواند با استفاده از آنها در رقابت پیروز شود و پیروز بماند.
پس نقش زمینهای متفکر استراتژیک، چینش منابع در راستای خلق، حفظ و ترکیب منابع در راستای ایجاد رودخانهای از مزیتهای رقابتی و شایستگیهای مورد نیاز در رقابت است.
پیشنهاد مطالعه
دسته مطالب #تفکر استراتژیک
دسته مطالب #مدیر اثربخش
[…] تفکر استراتژیک و ساخت رودخانهای از مزیت رقابتی […]
[…] تفکر استراتژیک و ساخت رودخانهای از مزیتهای رقابتی […]