اغلب شبکههای اجتماعی موبایلی زباله دانهای محتوایی هستند. اما برخی اوقات در داخل زبالهها هم چیزهای به درد بخوری پیدا میشوند. نمونه این موضوع برخی آدمها هستند که در پستهای شبکههای اجتماعی حرفهای جالبی میزنند. نیم ساعت در روز را به گشت و گذار در شبکههای اجتماعی اختصاص میدهم. اخیرا یک پست اینستاگرام از باران نیکراه در صفحه اینستاگرامش توجهم را جلب کرد. او در کپشن گفته بود:
در خوردن غذای مورد علاقه، لقمه آخر باید پرملات باشد. برای آنکه تا دفعه بعدی مزه و یاد و خاطره آن حفظ شود.
باران نیکراه-نقل به مضمون
این جمله مرا یاد مفاهیمی انداخت. اینکه شاید حس لقمه پرملات را باید در انجام پروژههای شخصی و کاری نیز داشته باشیم. شاید بتوان این گونه تعبیر کرد که لقمه پرملات در انجام پروژهها، به اتمام رساندن با کیفیت هر پروژه باشد. به اتمام رساندن عالی یک پروژه باعث ماندن خاطرات زیبا (البته اگر به کارتان علاقه دارید!) تا پروژه مشابه بعدی میشود.
وقتی پروژه بعدی را آغاز میکنید، قطعا خاطرات پروژهی قبلی را یادآوری خواهید کرد. بدین ترتیب در ابتدای پروژه جدید، هرگز در نقطه صفر نخواهید بود.
این موضوع دقیقا مثل مرتب کردن تخت در ابتدای روز است. همان ایدهای که ویلیام. اچ. مک ریون در کتاب تخت خوابتان را مرتب کنید بیان میکند. انگار کارهایی که در طور روز انجام میدهیم زنجیروار به هم متصل هستند. انگار اتمام عالی کار قبلی ارتباط زیادی با کیفیت انجام کار بعدی دارد. دقت در این فرآیند میتواند روز ما را بسازد.
مگر نه اینکه روزهای ما از همین تصمیمات، کارها و پروژههای کوچک تشکیل شده است. عمر ما از هزاران روز تشکیل یافته است. پس عادتهای روزانه ما زندگی ما را خواهند ساخت. دقیقا همانند ساخت یک عمارت که با روی هم گذاشتن هزاران آجر ساخته میشود.
یعقوب دلیجه
۱۷ بهمن ۱۳۹۹
