برای توسعه کسب و کارتان یا بهبود برند شخصیتان سایت راه انداختهاید…با هر سختی که بود، همه چیز را آماده کردهاید. شروع به وبلاگ نویسی کردهاید. مطالب خوبی منتشر میکنید…
اطلاع دارید که تقریبا همه سایتهای خوب و معتبری که تاکنون دیدهاید، “صفحه درباره ما” دارند. باید به فکر یک صفحه درباره ما تاثیرگذار و متفاوت باشید تا بتوانید در بین هم کیشان خود، سرآمد باشید. مشتریان و مخاطبان شما باید بدانند شما چه کسی هستید، به چه چیزهایی اهمیت میدهید، ارزشهای شما چیست.
آنها حق دارند داستان شما را بدانند. ما آدمها به کسانی که آنها را میشناسیم، راحتتر اعتماد میکنیم. وقتی داستان شخصی را میشنویم، به راحتی با او همراه میشویم.
داستان شما چیست؟
اگر نوشتن این داستان برایتان دشوار است. اگر دستهایتان روی کیبورد است و روی اسکرین قفلی زدهاید اما ذهنتان چیزی تراوش نمیکند. حتی اگر محتوای “درباره ما” نوشتهاید اما از آن راضی نیستید. البته اگر در نوشتن آن دلهره دارید نشانه بدی نیست؛ این را بگذارید به حساب باور داشتن به جایگاه بسیار مهم این صفحه.
با من همراه باشید تا بتوانیم در کمتر از ربع ساعت مشکل شما را حل کنیم…
آنچه در ادامه میآید
در این مطلب ابتدا به بررسی ۸ دلیل اهمیت محتوای صفحه درباره ما میپردازم. در ادامه به ۱۲ موردی اشاره میکنم که میتوانید در تهیه صفحه درباره ما، مدنظر قرار دهید. در بخش سوم هم، نمونههایی از صفحه “درباره ما” در صنایع مختلف را داریم تا بتوانیم ایده بگیریم و محتوای بهتری برای این صفحه بنویسیم.
این نوشتار با تلفیق بیش از ۲۰ مطلب برتر وب فارسی و انگلیسی در این زمینه و تلفیق تجارب چند ساله من در بحث محتوا ایجاد شده است. به همین دلیل به جرات میتوان گفت کاملترین محتوا در زمینه نوشتن محتوای صفحه درباره ما در وب فارسی است و پیوسته به روز خواهد شد.
امیدوارم بتوانید با استفاده از این مطلب کامل، یک صفحه درباره ما عالی بنویسید و قلب کسب و کارتان و سکوی پرتابتان را با کیفیت هرچه بهتر بسازید.
با من همراه باشید…

اهمیت محتوای صفحه درباره ما-یک سکوی پرتاب برای کسب و کار شما
اغلب در فرآیند طراحی وبسایت و محتوا ریزی برای کسب و کارهای مختلف، آماده سازی “محتوای صفحه درباره ما” و تکمیل این صفحه، بعد از اتمام تمامی صفحات انجام میشود. شاید دلیل این باشد که ما نمیدانیم بخش “درباره ما” را چگونه بنویسیم.
مشتریان و مخاطبان، برای محصولات و خدمات ما پول نمیدهند. بلکه آنان خریدار ارزشها و اصول ما هستند. ارزشهایی که در هنگام طراحی محصول یا خدماتمان مدنظر قرار دادیم. ارزشهایی که تمام طول عمرمان را با آن زندگی کردیم.
فرآیند بازاریابی و برندینگ از لحظه ورود مشتری به صفحه درباره ما آغاز میشود.

اعتماد و اعتبار همه چیز است
یک مجموعه تولیدی دارید؟ یک کسب و کار خدماتی دارید؟ فریلنسر هستید؟ یا یک تیم کوچک که پروژههای کوچک و بزرگ را مدیریت میکنند؟ تفاوتی ندارد در چه فعالیتی حضور دارید. همه ما در حال دریافت و پرداخت اعتماد هستیم. عنصر اعتماد در این اکوسیستم همانند خون در رگهای یک موجود زنده است. اهمیت یک ابزار یا مفهوم موقعی مشخص میشود که آن را از دست بدهیم. فضای داد و ستد و کسب و کار را بدون اعتماد متقابل بین دریافت کننده کالا و خدمات و ارائه کننده آن تصور کنید!
اصلا چنین چیزی ممکن است؟!
انگار تصاویر تلویزیونی میبینیم که همیشه رنگی بودهاند؛ اما حالا هم سیاه و سفیدند و هم صدا ندارند. حیات و ممات کسب و کارها به اعتماد متقابل وابسته است. این عنصر حتی از اینترنت هم برای کسب و کارهای امروزی مهمتر است.
صفحه درباره ما و محتوایی که در آن ارائه میشود، نقطه آغاز ارتباط مخاطبان با شما و کسب و کارتان است. اینجاست که گارد مخاطب باز میشود. اینجاست که مخاطب احساس میکند خدمات و محصولات شما به دردش میخورد یا نه. اینجاست که داستان برند شما را میشنود. و تمامی این موارد بصورت قطرههایی گرد هم میآیند و دریایی از اعتماد، اطمینان به برند، وفاداری و محبوبیت را به ارمغان میآورند.
نمایش اصول و ارزشها، شخصیت و هویت
شالوده کسب و کارها (از هر نوع) را ما انسانها تشکیل میدهیم. مایی که از گوشت و پوست و خون (و تمام ویژگیهای مادی) تشکیل شدیم. اما صرفا از این مواد اولیه نیستیم. یک بعد غیرمادی هم داریم. و اتفاقا همین بُعد ماست که هرکدام از ما را متمایز میکند. هرکدام از ما در اعماق وجودمان به چیزهایی باور داریم.
همانطور که ما شالوده کسب و کارها هستیم، اصول و ارزشها هم شالوده وجود و هستی ما به شمار میآیند. این اصول و ارزشها هستند که در تمام سوگیریها و تصمیمهای ما حضور و ظهور خود را فریاد میزنند. آنها تغییر ناپذیر هستند. مگر اینکه ما اگاهانه تغییرشان دهیم. تغییری که قطعا آنی نخواهد بود.
وقتی اصول و ارزشهایتان را در محتوای صفحه درباره ما ابراز میکنید، مخاطب تکلیفش را با ما مشخص میکند؛ تعیین تکلیف یعنی رهایی از سردرگمی. مشکلی که مخاطبان و مشتریان از آن متنفر هستند.
علاوه بر آن وقتی شما ارزشها و اصول کسب و کارتان را بیان میکنید، قطعا میتوانید افراد زیادی را در این جهان هستی که اصول و ارزشهای یکسانی با شما دارند، با خود همراه کنید. این افراد دقیقا همان مشتریان وفادار شما هستند.
وقتی حرف از شخصیت و هویت میزنیم، از چیستی وجودمان حرف میزنیم. این باز هم برمیگردد به شفاف بودن اصول و ارزشهایمان. وقتی اصول و ارزشهای خودمان را در صفحه درباره ما بیان کردیم، یعنی شخصیت و هویت کسب و کارمان را هم به مخاطب ارائه میکنیم.
اثبات اینکه بهترین گزینه برای حل مشکلات مخاطبان هستیم
وقتی از اصول و ارزشهای خود حرف میزنید و وقتی از تواناییهای خودتان سخن میگویید، همین کافیست تا شک مخاطبان به یقین تبدیل شود و به شما اعتماد کنند. به خصوص مخاطبانی که ارزشهای مشترکی با کسب و کار شما دارند. وقتی مخاطب به صفحه درباره ما میآید، درواقع برای حل مشکل خودش به سایت شما مراجعه کرده و دنبال دلیلی است که به کسب و کار شما اعتماد کند.

نقاط تمایز شما از سایر برندها
در مراحل اول به ارائه اصول و ارزشها در صفحه درباره ما تاکید کردم. هرکدام از ما به اندازه کافی نسبت به سایر افراد و حتی کسب و کارها، متمایز هستیم. فقط کافیست نسخه کپی کسب و کار دیگری نباشیم. بلکه فقط و فقط خودمان باشیم. با تمام نقاط قوت و ضعف؛ با تمام کاستیها و امتیازها بازهم متمایز هستیم. به شرطی که دقیقا اصول و ارزشهای خودمان را بشناسیم و به آنها در طول عمر خودمان یا کسب و کارمان پایبند باشیم.
بیان و ارائه اصول و ارزشهای سازمانی، کسب و کار شما را از سایر کسب و کارهای مشابه متمایز میکند. دقیقا مانند بُعد غیر جسمانی همه ما که باعث تمایز ما از اطرافیان است. وگرنه همه از جسمی از گوشت و پوست و استخوان بهره مند هستند. یک صفحه درباره ما عالی، ابزار کاملی برای این کار است.
برطرف کردن نگرانی مشتریان و مخاطبان جدید
نگرانی وقتی بروز میکند که هنوز اعتمادی شکل نگرفته است. و گزینه دیگر: نگرانی مخاطب زمانی اتفاق میافتد که در ابتدا اعتماد اولیه شکل گرفته و پس از آن شما به عنوان یک کسب و کار از اصول و ارزشهایتان دور شدید. حالت دوم بسیار مخربتر از حالت اول است. بالاخره وایت برد استفاده نشده بسیار تمیزتر از یک وایت برد استفاده شده و تمیز شده با بهترین پاک کنندههاست. میدانیم هیچ وقت به حالت اولش برنمیگردد. و به قول بازاریها از حالت فابریکی در میآید.
بخش درباره ما کمک میکند این اعتماد شکل بگیرد. نگذارید اعتماد مخاطب به شما از حالت فابریکی در بیاید.
برای رفع نگرانی مخاطب در گام اول فقط باید به او اطمینان دهید که این کاره هستید. مثلا یکی از راهکارها تشریح فرآیندهای خدمات و تشریح دقیق اثر خریداری محصولات شماست.
در حالت دوم هم تنها چیزی که آسیب به اعتماد مخاطب و اثر منفی آن بر روی برند را کمی ترمیم میکند، بازگشت به اصول و ارزشها و صداقت با مخاطب است.
نمایش استحکام و یکپارچگی برند
صفحه درباره ما ویترینی است برای نمایش دادن صلابت برندتان در جوانب مختلف. این ویترین اولین بخشی است که مخاطب با آن روبرو میشود. پس در ارائه مطالب هدفمند و منسجم هرچقدر که وقت و انرژی یا هزینه اختصاص دادید، به زحمتش میارزد. یکپارچگی و استحکام در ارائه شخصیت برند و ارائه توانایی و تجربه، نشان از حرفهای بودن شماست.
تعیین مخاطب هدف محصولات و خدمات شما
یکی از کارکردهای جانبی صفحه درباره ما تعیین مخاطبان هدف است. محتوای این صفحه را باید به گونهای بنویسید که مخاطب بعد از مطالعه آن کاملا شفاف شود و به جمع بندی برسد که آیا محصولات و خدمات شما، به درد حل مشکل او میخورند یا نه. در بازاریابی محتوایی یکی از مهمترین مباحث، تعیین گوشه بازار شماست.
با تعیین مرزهای خود در گوشه بازار، مهمترین اتفاقی که میافتد، سوا کردن مخاطبانی است که نباید مشتری شما شوند. قرار نیست کسب و کار و برند شما همه را راضی کند. پس مخاطب حق دارد بداند که شما به درد او میخورید یا نه. اگر مخاطب سردرگم شود و به جمع بندی نهایی نرسد، با شما تماس میگیرد؛ در آخر هم به نتیجه نمیرسد و کلافه و ناامید وبسایت شما را ترک میکند.
پس اینکه به درد چه کسانی نمیخوریم، باید در صفحه درباره ما کاملا شفاف توضیح داده شود. به این ترتیب فقط مخاطبانی به سمت شما خواهند آمد که احتمال خرید و تعامل طولانی مدت دارند. این یعنی صرفه جویی در هزینهها. این یعنی تاثیرگذاری بیشتر.
نشان دهید مشکلات مخاطبان برای شما مهم است
این موضوع بازهم به ارزشها و اصول شما بر میگردد. وقتی تمامی اصول و ارزشهای شما مربوط به مشتری، راحتی و رفاه او و کیفیت بالای خدمات و محصولات و خدمات ارائه شده به او باشد، یعنی به مشتری اهمیت میدهید. یعنی مشتری پادشاه است. این احساس اهمیت دادن به مشتری و قرار دادن محوریت کار بر روی مشتری، نشان از مهم بودن مشکلات آنان برای شماست.
و در آخر، برندینگ و فروش محصولات و خدمات از صفحه درباره ما آغاز میشود. اگر سایت شما فقط باید دو صفحه داشته باشد، این صفحات “درباره ما” و “تماس با ما” هستند.
نکته
جالب است که در تمامی موارد، اصول و ارزشهای کسب و کار، چتری است که بر همه چیز سایه میاندازد. شاید باید فرصتی را اختصاص دهیم و در مورد چگونگی تنظیم بیانیه ارزشها و اصول (چه در حالت شخصی و چه سازمانی) بحث مفصلی داشته باشیم.
سعی کنید در فواصل مشخصی صفحه درباره ما را به روز کنید
کسب و کارها ممکن است در برهههای زمانی مختلف اقدام به تغییر ارزشها یا طراحی ارزشهای جدید کنند. استراتژیهای کلان سازمان از ابتدا تا انتها به صورت آبشاری در این راستا تغییر میکنند. در سطح مویرگی، این تغییر ارزشها به سطح حضور دیجیتال و وبسایت سازمان نیز میرسد.
به همین دلیل لازم است مرتب آن را به روز نگه دارید. هر کسب و کاری مستقل از زمینه فعالیتش، نیاز است تا حداقل در فواصل زمانی سالانه، این صفحه و محتوایش را به روز کند. یا حداقل ساختار آن را تغییر داده و بهتر کند. وقتی مخاطبان و مشتریان، تغییر و بهبودی در سایت کسب و کارتان احساس نکنند، سرما و خمودی را به آنها منتقل میکنید. این اتفاق جذابی نیست.
موارد ۱۲ گانهای که میتوانید در محتوای صفحه درباره ما قرار دهید
ارزشهای برند را ارائه دهید-برای چه چیزی حاضریم جانمان را کف دستمان بگیریم
هریک ازما به چیزهایی باور داریم. باورها شاید نتوان گفت تغییر ناپذیر اما معمولا به سختی تغییر میکنند. کسب و کارها از انسانها تشکیل شدهاند و ارزشهای آنها را موسسان و هیئت مدیره و افرادی که جایگاه مهمی در آن دارند، تعیین میکنند.
وقتی از اصول و ارزشها حرف میزنیم از ویژگی خاصی حرف میزنیم که هر برند و کسب و کار را از هم متمایز میکند. برخی از اصول و ارزشهایی که ممکن است کسب و کارها برای خود برگزینند عبارتند از:
(۱) حمایت از حیوانات. برای کسب و کارهایی که به حیوانات مرتبط هستند؛ مانند خوراک حیوانات یا خدمات بهداشتی آنان و یا برندهایی که ارائه دهنده لوازم آرایشی و بهداشتی هستند.
(۲) حمایت از مبتلایان به یک بیماری خاص. هر کسب و کاری در هر زمینهای میتواند چنین ارزشی داشته باشد.
(۳) حمایت از آسیب دیدگان سوختگی. برای کسب و کارهایی مانند تولید تجهیزات آتش نشانی و یا خدمات درمانی سوختگی.
(۴) محوریت خدمت به مشتری. هر کسب و کاری ممکن است از چنین اصلی پیروی کند.
(۵) کیفیت. ممکن است برخی از کسب و کارها، کیفیت را محور ارائه محصولات و خدمات بدانند. مثلا اغلب شرکتهای ژاپنی و آلمانی این اصل را به یکی از ارزشهای خود بدل کردهاند.
(۶) خلاقیت. ممکن است یکی از اصول و ارزشهای برند ما، خلاقیت باشد. شاید پایبند بودن به این ارزش از سایر مواردی که در این لیست مطرح میشود، دشوارتر باشد. اپل یکی از مجموعههایی است که از همان ابتدا، خلاقیت را به یکی از ارزشهای پیشنهادی محصول خود تبدیل کرده است.
(۷) ایمنی در محیط کار. بله ممکن است کسب و کاری، ایمنی را یکی از ارزشهای خود معرفی کند.
(۸) وقت شناسی. میتواند یکی از ارزشهای مهم هر کسب و کاری باشد.
(۹) حمایت از محیط زیست. برای کسب و کارهایی که ممکن است از مواد اولیه مخرب محیط زیست استفاده کنند یا تجهیزات آنها ممکن است اثراتی پایدار بر روی محیط زیست بگذارند. یک برند تولید کننده اتومبیل و موتور سیکلت را در نظر بگیرید؛ در راستای حمایت از محیط زیست میتوانند اگزوز تولیدات خود را مجهز به یک فیلتر هوا کنند تا مواد مضر کمتری ساطع کند. یا به سمت فناوری الکتریکی شدن پیش بروند.
وقتی ارزشها و اصول کسب و کار و برندمان را تعیین کنیم، گام اول برای نهادینه کردن این ارزشها را برداشتهایم. و وقتی مخاطب و مشتری از ارزشهای ما آگاه میشود، اغلب متناسب یا نزدیک به ارزشهای خودش میبیند و به برندمان احساس نزدیکی میکند. اینجاست که وجه انسانی کسب و کار بروز میکند و به اصطلاح گارد مخاطب باز میشود.
این باز شدن گارد، کلید آغاز سفر مخاطب و تبدیل شدن او به مشتری و وفاداریاش به برند ماست.
داستان برند
داستانها اعماق ذهن مخاطب را نشانه میروند. ذات انسانی ما به داستان کشش فراوانی دارد. ما در مواجهه با داستان، در اصطلاح سپر میاندازیم و تسلیم میشویم. این فرآیند به صورت ناخود آگاه انجام میشود و شاید ریشه در سیر تکامل گونه انسانی ما داشته باشد. به هر حال یک پیشنهاد برای سیر مفهومی داستان به این صورت است:
با چه مشکلی مواجه شدید که شروع به فعالیت در این زمینه کردید (چرایی آغاز کار).
چگونه و با چه امکاناتی آغاز کردید؟
چه مشکلاتی را در این مسیر از سر گذراندید؟
چگونه موفق شدید و به چه دستاوردهایی رسیدید؟
ارزشهای و اصولی که در راه رسیدن به موفقیتها و گذر از شکستها داشتید چه بودند؟
داستان گسترش حوزه فعالیت و جذب پرسنل جدید و…
اشاره به نقاط تمایز خودتان در قالب داستانهای ارزشی
اشاره به اینکه مشتری چرا باید ما را انتخاب کند و چرا بهترین گزینه هستیم؟
یادمان باشد، داستانهای پیرامون برند، در زیر چتر ارزشها و اصول، پا میگیرند.

گواهینامهها، تاییدیهها و جوایز
ارائه گواهینامهها و تاییدیهها به دلیل اثر تایید اجتماعی در فرآیند تصمیم گیری بسیاری از مخاطبان، الزامی است. مدارک تحصیلی، تاییدیههای فنی، عضویت در اتحادیهها، عضویت در گروهها، نماد اعتماد، نماد رضایت مشتری و استانداردهای بین المللی طراحی و مدیریت سایت، جوایز جشنوارهها، جوایز برترینها و… نمونههایی از مدارک تایید اجتماعی هستند.
علاوه بر اینها تاییدیههای مشتریان بسیار ارزشمندند. به ویژه تاییدیههای دستنویس مشتریان و با امضای آنها، قدرت متقاعد کنندگی زیادی دارند. مخاطب وقتی تاییدیه دستنویس فردی را میبیند که زمانی در جایگاه خودش بوده و حالا بعد از استفاده از محصولات و خدمات این برند، رضایت خود را اعلام کرده، اغلب نگرانیاش برطرف شده و برای تبدیل شدن به مشتری، یک گام جلوتر میآید.
حالا که مشتری یک گام به سمت شما آمده، شما ۱۰۰ گام به سوی او بردارید…
پشت پردههای کسب و کار را نمایش دهید
یکی از مواردی که به ایجاد اعتماد بسیار کمک میکند، نمایش دادن پشت صحنه کسب و کار است. دقیقا مانند ویترین یک شیرینی فروشی میماند. بعد از مدتی که بخواهید به مشتری وفادار یک شیرینی فروشی تبدیل شوید، دوست دارید پشت صحنه و حین آماده سازی شیرینیها را ببینید. مثال دیگر دیدن پشت صحنه نوشتن یک کتاب است. برخی از کتابها برای ما بسیار دوست داشتنی هستند.
دوست داریم یک روز کامل را در کنار نویسنده باشیم و ببینیم کلمات را چگونه در کنار هم مینشاند و مخلوقی جذاب به نام کتاب ارائه میکند. چیزی که مخلوق نویسنده است. فرآیند خلق فرآیند جذابی است.
پشت صحنه یا پشت پرده همیشه جذابیتهای خاصی برای مخاطبان و مشتریان داشته است. بسته به زمینه و نوع فعالیتمان میتوانیم فرآیندهای تولید، فرآیندهای خدمت رسانی به مشتری، فضای کاری، تیمهای کاری تخصصی، گردهماییها، جشنها (مانند جشن تولد پرسنل) و… را نمایش دهیم.
با این کار درک مخاطب نسبت به کسب و کار ما از یک حالت ربات مانند و خشک، به یک حالت انسانی تغییر میکند و به صورت ناخودآگاه اعتمادش به برندمان جلب میشود. این احساس نزدیکی مخاطب به ما یعنی اینکه فرآیند تبدیل مخاطب به مشتری با موفقیت انجام شده است.
فقط دقت کنید که برای خودافشایی چهارچوب و خط قرمزهای حساب شدهای داشته باشید.
ماموریت و چشم انداز برند+ سخن مدیرعامل یا بنیانگذار
ماموریت، هدف و چشم انداز چندساله خود را (نه به صورت کاملا شفاف) به طور کلی بیان کنید. این اطلاعات میتواند در قالب سخن مدیرعامل بازتاب داشته باشد. به تجربه دریافتهام بخصوص در کسب و کارهای صنعتی که سابقه زیادی دارند، سخن مدیرعامل یکی از مهمترین بخش سایت است. یکی از راهکارهای مهم برای نوشتن این بخش میتواند استفاده از داستان باشد. هم جذاب است و هم به راحتی قابل فهم و جذب توسط مخاطبان.
در نوشتن این بخش از نقل قولهای درخشان از مدیرعامل یا بنیانگذار مجموعه بهره ببرید. همچنین اگر برند شما شعار خاصی دارد، حتما آن را ذکر کنید.
آمارها را به شکل اینفوگرافی ارائه دهید
ارائه آمارهای مربوط به کسب و کار مانند تعداد پرسنل، تعداد محصولات، جامعه مشتریان وفادار، آمار اعضای خبرنامه و… در قالب اینفوگرافی و نمودارهای متحرک میتواند برای مخاطبان بسیار جذاب بوده و آنان را با محتوا درگیر کند. همچنین میتوانید سیر تکامل کسب و کارتان یا سرگذشت خودتان را در قالب یک تایم لاین و به شکل اینفوگرافی ارائه دهید.
استفاده از اینفوگرافی بخصوص برای حوزههایی که مخاطب نرخ پرش بالایی دارد (حوصلهاش کم است)، کاربرد بسیاری دارد. اطلاعات اینفوگرافی به سرعت توسط چشم مخاطب جذب میشوند و این یعنی شما به هدف خود رسیدهاید.
بگویید به درد چه کسانی میخورید و به درد چه کسانی نه
یکی از اطلاعاتی که میتوانید در این بخش ارائه دهید مرز بندی کسب و کار است. گوشه بازار خود را تعیین کنید. در قدیم به این کار، تعیین قلمرو میگفتند. با این کار دقیقا مشخص میکنید که مخاطبان شما چه کسانی هستند. محصولات و خدمات شما به درد چه کسانی میخورد. و از همه مهمتر به درد چه کسانی نمیخورد.
از دید استراتژیک، تعیین و شفاف سازی گروههایی که مخاطب و مشتری شما نیستند، حتی از مشتریان هم مهمتر است. این کار باعث تعیین تکلیف مخاطب میشود. نمونه زیر را میتوان قسمتی از صفحه درباره ما یک متخصص سئو درنظر گرفت:
“حوزه کاری من فقط به شرکتهای تولیدی-صنعتی و شرکتهای عمرانی محدود میشود.”

مطابق لحن مخاطب محتوا را بنویسید
با شناخت مخاطب میتوانید مطابق با لحن و سبک او محتواها را بنویسید. البته این موضوع محدود به صفحه درباره ما نیست. حرف زدن با زبان و لحن مخاطبان همانند حرف زدن با بچهها میماند. باید به زبان بچه حرف بزنید. باید دقیقا همانند مخاطب حرف بزنید تا مخاطب، شما را از خودش بداند.
در مورد نام کسب و کارتان و برند و لوگوی خود حرف بزنید
در مورد نام نشان کسب و کار، برند، لوگو و مباحث طراحی حرف بزنید و بگویید ارزشهای شما چگونه بر روی آنها تاثیر گذاشته است. بگویید در این راستا چه فرآیندی را طی کردید. چرا این نام را انتخاب کردید. داستانی درباره نام برند خودتان بگویید و ارزشهای برند را بگنجانید.
ویدیوی کوتاهی تهیه کنید و تمام موارد فوق را در آن به طور مختصر توضیح دهید
در گزارشی از یوتیوب پیش بینی شده که تا انتهای سال ۲۰۲۲ میلادی حدود ۸۳% از تمامی محتوای موجود در وب به صورت ویدیویی خواهد بود. اهمیت محتوای ویدیویی بر همگان واضح است. اگر بتوانید تمامی محتوای صفحه درباره ما را در قالب یک ویدیوی کمتر از ۵ دقیقه ارائه دهید، هنرها را کامل کردهاید. امروزه تاثیرگذاری ویدیو بسیار بیشتر از سایر انواع محتواهاست.
بخش سوالات متداول
بخش سوالات متداول علاوه بر تعامل بالا از سوی مخاطب، از دید سئو هم جایگاه مهمی دارد. البته میتوانید یک بخش یا صفحه جداگانه برای سوالات متداول طراحی کنید. سوالات متداول را بهتر است در انتهای مطلب بیاورید و در قالب چند سوال، به جمع بندی اطلاعاتی بپردازید که برای مخاطب مهم است.
سال تاسیس، هیئت موسسان، خدمات و محصولات، ارزشهای کلیدی، اهداف بلند مدت، ماموریت و چشم انداز، خط مشیها و سیاستهای کلیدی و … مواردی هستند که میتوانند یک صفحه سوالات متداول را بسازند. پس سوالات متداول میتواند جایگاه مهمی در نوشتن محتوای صفحه درباره ما ایفا کند.
قدم بعد از مطالعه محتوای صفحه درباره ما
مخاطب بعد از مطالعه و رسیدن به انتهای صفحه، سوالی در ذهنش ایجاد میشود: “خب که چی؟ چیکار کنم حالا؟” هر صفحه درباره ما باید یک یا چند دعوت به اقدام داشته باشد. اینجا میتوانید مخاطب را دعوت کنید مستقیما با شما تماس بگیرد یا فرم درخواست تماس قرار دهید. همچنین میتوانید مخاطب را به سایر بخشها مانند خدمات و محصولات هم هدایت کنید.
هر صفحهای که مخاطب یا مشتری را به چیزی دعوت نکند، آن صفحه یتیم است. صفحات یتیم، به جزیرههایی دور افتاده در دریای وب میمانند. هیچ محتوایی در داخل آن زنده نمیماند.
اهمیت وجود دعوت به اقدام، بسیار بیشتر از چیستی و مسیر هدایت مخاطب است. باید متن خود را آنالیز کنیم و ببینیم چه سوالاتی ممکن است در ذهن مخاطب ایجاد شود؛ دعوت به اقدام باید پاسخی به این گونه سوالات باشد. نمونهای از این سوالات میتوانند موارد زیر باشند:
“بنیانگذار این کسب و کار کیست؟”
“چه خدماتی را میتوانند ارائه دهند؟”
“چه محصولاتی دارند؟”
“در وبلاگشان چه چیزهایی نوشتهاند؟”
“بخش سوالات متداول کجاست؟”
نمونههایی از محتوای صفحه درباره ما در صنایع مختلف
۱٫هولدینگ صبا ایده /کسب و کارهای دیجیتال
هولدینگ صبا ایده که فیلیمو، آپارات، سینما تیکت، صبا ویژن و… را در اختیار دارد، وبسایت جذابی دارد. با توجه به اینکه با یک وبسایت شرکت هولدینگ طرف هستیم، تقریبا تمامی صفحات سایت، از نوع “صفحه درباره ما” بوده و مصداقی بارز برای محتوای باکیفیت است.
صبا ایده در ابتدا داستان خود را روایت میکند تا بتواند مخاطب را با خود همراه کند. سپس پیشنهاد میکند با محصولاتش آشنا شوید. سپس تایم لاین جذابی ارائه میدهد و سیر پیشرفت مجموعه را بیان میکند. در بخش بعدی به ارزشها، ماموریت و چشم انداز سازمانش میپردازد.
در بخشهای نهایی هم به موضوعات جذب و استخدام و مزایای کار در هولدینگ صبا ایده میپردازد.
محتواهای سایت صبا ایده با اهداف زیر نوشته شدهاند:
-نشان دادن بهیود مستمر کسب و کار و تلاشهای انجام شده برای موفقیت
-نشان دادن اعتبار صبا ایده به عنوان یکی از بازیگران (یا بازیگردان) اصلی اکوسیستم کسب و کارهای دیجیتال ایران
-معرفی محصولات و خدمات
-جذب استعدادهای برتر و نشان دادن صبا ایده به عنوان یک محیط کاری جذاب
۲٫نورند بوک / انتشارات
نورند بوک در مقایسه با ناشران شناخته شده کتاب در کشورمان نامی آشنا به شمار نمیآید. چه اینکه در ادبیات توسعه کسب و کار، یک استارت آپ یا کسب و کار نوپا محسوب میشود. اما انتخاب بهترین محتوای صفحه درباره ما در صنعت نشر کتاب شاید انتخابی بین بد و بدتر باشد. چون بسیاری از وبسایتهای ناشران مطرح کشورمان “صفحه درباره ما” ندارند. برخی هم صرفا به تاریخ شروع فعالیت و محل شعبات فروش و مغازههای خود اشاره کردهاند.
با این حال صفحه درباره ما نشر نورند بوک، ساختار و نوشتار قابل قبولی دارد و اهداف و دغدغههای شفافی را ارائه میدهد.
در ابتدای صفحه از هدف تاسیس نورند بوک حرف میزند. در ادامه هم تمامی راهکارهای پیشنهادی نورند بوک را برای حل مشکلات مطرح شده را ارائه میدهد. یک مطلب خلاصه و مفید درباره نورند بوک و دغدغهها و ارزشهای آن.
پایان
به پایان این مطلب طولانی رسیدیم. سعی کردم نکات را در کوتاهترین حالت ممکن بنویسم تا حجم مطلب بیهوده بالا نرود.
لطفا هر سوالی یا مطلب تکمیلی دارید که احساس میکنید از قلم انداختهام، در انتهای این مطلب مطرح کنید تا در قالب نظرات پاسخگوی شما مخاطب گرامی باشم.
این مطلب اولین بار در ۱۹ آذرماه ۱۴۰۰ در کایزون منتشر شده و اکنون در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ بازبینی و به روز رسانی شد.
در تهیه این مطلب از منابع زیر کمک گرفتم
کتاب “بهترین قصه گو برنده است”-اثر آنت سیمونز-زهرا باختری-نشر اطراف
کتاب “هر برند یک قصه است”-دانلد میلر-رسول بابایی-نشر اطراف
شاید دوست داشته باشید بخوانید:
سیر تا پیاز محتوای سبز (راهنمای کامل)
آناتومی پست وبلاگی (راهنمای کامل وبلاگولوژی)
سلام و درود
وقتی این پست رو خوندم سعی کردم تا بیشتر در مورد صفحه درباره من وسواس به خرج بدم و همینطوری انتشارش ندم . کم و زیادش کردم ولی هنوز به قطعیت نرسیدم
میخواستم بدونم امکان داره در مورد متنی که نوشتم ازت راهنمایی بگیرم؟ لطف میکنی قبل از انتشار عمومی نظرتو در موردش بگی؟؟
درود حسین گرامی.
بله حتما.
متن خودتان را برای بنده ایمیل کنید تا نظرم را در مورد متن شما اعلام کنم.
البته لطف داری که نظر مرا قابل دانستی.
در این لحظات نزدیک تحویل سال نو، امیدوارم ۱۴۰۱ بهترین سال زندگیت (تاکنون) باشد.
پایدار و برقرار باشی…
سلام یعقوب عزیز
مدتی هست که درگیر محتوای صفحه “درباره من” هستم اما فکرنمیکردم اینقدر اهمیت داشته باشه .
ممنون از نکات مهمی که اشاره کردی، باعث شد به یه چارچوب کلی برسم و ایده هایی در موردش به ذهنم خطور کرد.از طرفی متوجه شدم این “خودافشایی” چقدر میتونه در اعتمادسازی محتوا موثر باشه، چه در مورد متن پست ها و چه در مورد صفحه درباره من.
پیروز باشی
حسین گرامی؛ سلام
خوشحالم که به اهمیت این صفحه پی بردی. همانطور که بارها و بارها اشاره کردم، مشتریان و مخاطبان، به خاطر ارزشها و چرایی انجام کار به سمت ما متمایل میشوند و محصولات و خدمات ما را میخرند. البته شاید در ظاهر و زبان چنین چیزی ابراز نکنند. اما ناخودآگاه آنان به ارزشهای متعالی اقبال نشان میدهد. صفحه درباره ما، شمایل کاملی از آن چیزی هست که میخواهید در مورد ارزشهای خودتان به مخاطب منتقل کنید. پس شایسته است که وقت، انرژی و دقت زیادی برای آن اختصاص دهید. چیستی و چرایی ما، تمام هستی ماست…