چه کسی دنیا را تغییر می‌دهد؟

تغییر دادن دنیا! اصلا چرا باید دنیا تغییر کنه؟ چرا ما تغییر نکنیم؟ در بسیاری از مواردی که کسی می‌خواهد دنیا را تغییر دهد، فقط شعار می‌دهد. البته چون ما خودمان هم عضو بسیار کوچکی از این دنیا هستیم، پس اگر خودمان تغییر مثبت بکنیم، در واقع دنیا را تغییر داده‌ایم. البته چند راهکار وجود دارد که به سهم خودتان می‌توانید هرچند کوچک، دنیا را به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کنید.

در بسیاری از کتابهای انگیزشی بارها و بارها مطالعه کرده‌ایم که: انسان عادی خودش را با شرایط وفق می‌دهد. اما انسان غیر عادی شرایط را طوری تغییر می‌دهد تا متناسب با شرایط خودش باشد. دسته دوم می‌توانند دنیا را تغییر دهند.

خیلی حماسی بود! اگر کمی عمیق‌تر فکر کنیم می‌بینیم که فقط در یک صورت دنیا تغییر می‌کند. در صورتی که ما تغییر کنیم. سخت‌ترین کار هم همان تغییر مثبت در خودمان است. چون اغلب ما محیط اطراف خود را بیشتر از خودمان می‌شناسیم.

این شناخت از بدو تولد آغاز می‌شود و تا آخر عمر ادامه دارد. اما به نظر می‌رسد شناخت خودمان، چیزی نیست که به صورت پیش فرض اتفاق بیفتد. بلکه ما ابتدا باید تصمیم بگیریم خودمان را بشناسیم. بعد از آن فرآیند خودشناسی ما آغاز می‌شود. هرچه دقیق‌تر خودمان را بشناسیم، راحت‌تر می‌توانیم خودمان را در هر جهتی تغییر دهیم.

خودشناسی آغاز راه تغییر دادن دنیاست.

افراد بسیار زیادی در طول تاریخ، دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کردند. همه آنها ویژگی‌های مشترکی داشتند. خودشان و توانایی خودشان را به خوبی می‌شناختند. عنصر تعیین کننده دیگر، سماجت و اصرار بر رسیدن به هدف بود. عنصر سوم هم عشق ورزیدن به هدف بود. همه آنها دیوانه وار به کارهایی که می‌کردند عشق می‌ورزیدند.

ویژگی‌های کسانی که دنیا را تغییر می‌دهند

۱-آنها استاندارد شخصی دارند و هیچوقت خود را با دیگران مقایسه نمی‌کنند. فقط سعی می‌کنند هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال رکوردهای قبلی خود را بشکنند.

۲-آنها آرام هستند و هیچوقت عجله نمی‌کنند. بلکه همچون عقاب تیزپر و تیزبین، در فرصت مناسب شکار می‌کنند. آنها در ۹۹ درصد موارد در حال کسب آمادگی هستند تا در ۱ درصد باقیمانده، به سمت هدف یورش ببرند.

۳-همه آنها آدم‌های کله شقی هستند. آنها به قدری سمج هستند و در راه رسیدن به اهداف والای خود اصرار می‌ورزند که حتی خود این اهداف هم دیگر کوتاه می‌آیند و خسته می‌شوند.

۴-تمرکز بسیار بالایی دارند و آنقدر در این کار خبره هستند که هیچ شرایطی نمی‌تواند این تمرکز را برهم بزند.

۵-آنها همواره بر روی توسعه فردی خود سرمایه گذاری (زمان و پول) می‌کنند.

۶-آنها ثروت را ابزاری برای تحقق اهداف والای خود می‌پندارند.

۷-آنها انعطاف پذیر هستند و اگر روزی بفهمند در مورد خاصی اشتباه می‌کردند، به راحتی آن را اصلاح می‌کنند.

۸-آنها از گفتن “نمی‌دانم” ، “نمی‌توانم” و “نه” هیچ ابایی ندارند.

۹-تنها رضایت یک شخص برای آنها مهم است و آن هم خودشان است. سایر افراد نمی‌توانند عقاید، تصمیمات و ترجیحات خود را به آنها تحمیل کنند. البته این به معنای خودخواهی آنها نیست. فقط می‌خواهند براساس معیارهای خود زندگی کنند.

۱۰-آنها عاشق خودشان هستند و برای خودشان بهترین‌ها را می‌خواهند.

۱۱-آنها هوای بارانی را “هوای بد” نمی‌پندارند.

۱۲-آنها لزوما افرادی نیستند که هر روز ۵ صبح بیدار شوند و ساعت ۱ نصف شب بخوابند. شاید برخی از آنها ۱۶ ساعت در شبانه روز بخوابد اما به اندازه میلیون‌ها نفر دنیا را به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل می‌کنند.

۱۳-آنها هرگز تظاهر به دوست داشتن کسی نمی‌کنند.

۱۴-و در آخر آنها کاملا خودشان را می‌شناسند.

توضیح عکس

عکس ابتدای مطلب مربوط به نیکلای تسلا است. فردی که نبوغ خالص بود و البته تلاش بی‌وقفه‌ای برای تجاری سازی ایده‌هایش داشت. اینکه به نتیجه رسید یا نه برایم مهم نیست. اینکه پا در راه تغییر گذاشت و خودش به آن باور داشت، برایم بسیار با ارزش است.

۱ دی ۱۳۹۹
به روز رسانی و بازنشر: ۱۰ تیر ۱۴۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *