پیش نوشت
برنامه ریزی برای توسعه مهارتهای فردی از مواردی است که حداقل یک بار برای تمام افراد اتفاق افتاده است. مردم برای توسعه مهارتهای خود برنامه میریزند. اما کیست که نداند بسیاری از این برنامهها همانند نوشتن بر روی شنهای ساحل، ناپایدار هستند.
روش فرصت مطالعاتی برای توسعه مهارتهای فردی
در اینجا روش جالبی میخواهم معرفی کنم تا در کمترین زمان ممکن در مهارتهای مدنظر خودتان متخصص شوید. این روش امتحان خود را در ۲ باری که از آن استفاده کردم پس داده است. البته خبر بد (یا خوب!) اینکه این روش مخصوص افراد بسیار سخت کوش است که برای زندگی خود رسالت و هدف والایی تعیین کردهاند. به همین دلیل هرکسی نمیتواند از این روش برای رسیدن به رویاهای خودش استفاده کند.
نام این روش را “فرصت مطالعاتی” گذاشتهام. چرا؟ چون همانند یک فرصت مطالعاتی برای شما عمل میکند. فرصت مطالعاتی، فرصتی برای مطالعه عمیق و به روز رسانی دانش خودتان در حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی شماست. شاید این واژه را بیشتر نزد اساتید دانشگاه شنیدهاید. زادگاه اصلی این واژه دانشگاه است.
این روش براساس اصل تمرکز بنا شده و کمک میکند بدون احساس عقب افتادن از رقیبان خود، به توسعه مهارتهایتان بپردازید.
آناتومی روش فرصت مطالعاتی برای توسعه مهارت
در این روش، هر سال را به بازههای ۶ ماهه تقسیم میکنم و در این ۶ ماه روی مهارت یا هنر خاصی تمرکز میکنم. ۵ کتاب برتر مرتبط با آن حوزه یا مهارت را مطالعه میکنم. در آن ۶ ماه فقط در مورد آن مهارت، کاربردهایش و یادگیری عمیقتر آن تمرکز میکنم. سعی میکنم هیچ چیزی تمرکزم را به هم نزند. آرامش در دنبال کردن اهداف، بزرگترین لطفی است که میتوانید به خود بکنید.
در آخرین دو هفته از این ۶ ماه، روی ۶ ماه بعدی و مهارتی که مدنظر دارم فکر میکنم. البته مشکلی ندارد که یک مهارت را در نوبتهای دیگر، بازهم تکرار کنید. اما سعی کنید در هیچ دو دوره ۶ ماهه متوالی، روی یک مهارت یا دانش تمرکز نکنید. به این ترتیب از خطر دلزدگی نسبت به کارتان در امان خواهید بود.
این روش را با در نظر گرفتن شرایط شغلیام و با فرض در دسترس بودن فقط ۳ ساعت در شبانه روز جهت توسعه مهارتها، تدوین کرده و استفاده میکنم. شاید شما برای توسعه مهاتها، ۱ ساعت را در نظر گرفته باشید. در این صورت شاید منطقی باشد که زمان را کمی بیشتر هم بکنید. البته میتوان زمانها را به طور غیر مساوی نیز تقسیم نمود. زیرا یادگیری مهارتها و علوم مختلف به لحاظ زمانی که از شما میگیرد، متفاوت است.
مثلا برای یادگیری زبان انگلیسی باید یک میکرواکشن تدوین کنید و همیشه آن را در تمام روزهای سال باید داشته باشید. در حالی که برای یادگیری مهارت مدیریت پروژه شاید نیاز باشد یک کُرس ۴ ماهه داشته باشید. یا برای ارتقای دانش خودتان در زمینه مدیریت نیاز باشد که ۶ ماه به آن اختصاص دهید. یا قبلا ۶ ماه کدنویسی PHP کار کردهاید و اکنون در یک زمان سه ماهه میخواهید ابعاد بیشتر و عمیقتری از آن را یاد بگیرید.
البته مهارت و علم را میتوان از ابزار جدا نمود. مثلا یک کارشناس محتوا، نویسندگی را به عنوان مهارت باید یاد بگیرد و هر روز در جهت تقویت آن تمرین کند. در حالی که نرم افزار MS. word و تایپ ده انگشتی برای او یک ابزار تلقی میشود. شاید بتوان در کنار یادگیری یا به روز رسانی دانش خودتان در فرصتهای مطالعاتی، ابزار مربوط به آن را نیز تمرین کنید.
جمع بندی
با استفاده از این روش، شلوغی ذهنی بسیار کمتری خواهید داشت چون دقیقا میدانید که باید روی چه چیزی تمرکز کنید. دقیقا میدانید که قرار است چه کاری انجام دهید. حتی دقیقا میدانید که چه کتابها، دورههای آموزشی و ابزارهایی نیاز دارید. به این ترتیب با تمرکز لیزری روی یک موضوع خاص، بهره وری خود را افزایش داده و یادگیری عمیقتر و لذت بخشتری تجربه خواهید کرد.
یعقوب دلیجه
۱۲ آذر ۱۳۹۹