قدرت در یک شب بدست نمی‌آید

قدرت در یک شب به دست نمی‌آید

تعریف خاصی نمی‌خواهم برای قدرت ارائه دهم. برای خیلی‌ها، قدرت یعنی داشتن پول. برخی افراد هم عقیده دیگری دارند. آنها قدرت را برند شخصی، کاریزما، احترام و عزت می‌پندارند. اما من یک گونه سومی هم سراغ دارم. خودم را می‌گویم. من ترجیح می‌دهم در فرآیند کسب قدرت، ابتدا مشکلی از مشکلات مردم را حل کنم و یا به بهبود وضعیت کلی مردم کمک کنم. سپس در راستای این اقدامات احترام، کاریزما و برند شخصی خود را گسترش خواهم داد. بدین ترتیب پول نیز به دنبال آن خواهد آمد.

در فرآیند کلی کسب قدرت، از نظر منی که هنوز آن را کسب نکرده‌ام اما در مسیرش هستم، این است که ابتدا باید مشکلی از مشکلات مردم را حل کنید. در این راستا باید مسئولیت پذیری کامل داشته باشید. قدرت یک شبه، یک ماهه، یک ساله و حتی ۱۰ ساله هم بدست نمی‌آید. بلکه همانند ساخت یک بنای بلندمرتبه باید خشت روی خشت بگذارید. نکته جالب ماجرا این است که هیچ بنا یا کارگری به شما در آجر چینی کمک نخواهد کرد. بلکه باید تک و تنها این کار را بکنید.

فقط مراقب باشید خشت‌های اول را درست و حسابی بچینید. ساختمان هرچه بزرگ‌تر و بلندتر، نیاز به پی‌سازی قوی‌تر و اصولی‌تری دارد.

اگر این کجی را در مراحل اول اصلاح نکنید، دیر یا زود باعث فروریختن بنا خواهید شد.

برگردیم به ساختن بنای قدرت

همه مردم خواه ناخواه در حال ساخت بنای قدرت خود هستند. برخی از آنها یک آسمان خراش را هدف گذاری کرده‌اند. برخی هم هدفشان فقط یک ساختمان ۲ طبقه است. چه بهتر که این بنا به صورت ناخود آگاه ساخته نشود و فرآیند معماری و ساخت آن را تماما خودمان به عهده بگیرید. به این ترتیب توانایی این را خواهید داشت که خودتان تاریخ آینده را خواهید نوشت.

انسانهای قدرتمند تاریخ را نمی‌نویسند. بلکه انسانهایی که تاریخ را می‌نویسند، کلید طلایی قدرت را به دست می‌آورند.

اثرات جانبی

موفقیت و قدرت، تاوان دارد. باید عاشق تاوان دادن باشیم. برخلاف چیزی که تصور می‌کنیم، تاوان موفقیت و قدرت، بی‌وقفه کار کردن و تعطیل کردن تعطیلات و مسافرت تا ۱۰ سال نیست. بلکه

مهم‌ترین تاوان موفقیت، شکست است.

در بازار کسب موفقیت و کامیابی، شکست بهای بسیاری دارد. در این بازار کسی موفقیت را با موفقیت معامله نمی‌کند. بلکه موفقیت را با شکست معامله می‌کند. بهای شکست‌های بزرگ هرگز بیشتر از شکست‌های کوچک نیست. بلکه شکست‌هایی که همراه با درس‌های بزرگ باشند و دیگر تکرار نشوند، صرف نظر از هزینه و وسعت، ارزشی بیش از سکه‌های طلا دارند.

یادمان باشد که در کلاس درس شکست، همه چیز دردناک است. اگر بتوانیم این تلخی را تحمل کنیم و کلاس را به اتمام برسانیم و به آموزه‌های استاد شکست، جامه عمل بپوشیم، دیگر هیچ کس جلودار ما نخواهد بود. چرا ؟ چون ما از ترسناک‌ترین غول این مسیر دیگر نمی‌ترسیم. همین موضوع ذاتا یک قدرت بزرگ ایجاد می‌کند. صفت جاری بودن را به ما می‌بخشد. آنوقت دیگر توقف ناپذیر خواهیم بود.

به قول بروسلی اگر همانند آب، جاری باشیم، به شکل ظرفی خواهیم بود که در آن قرار می‌گیریم. یعنی شرایط تاثیری در روند ما نخواهد داشت!

جمع بندی

پس باز هم باید بگوییم که قدرت حتی با پول هم بدست نمی‌آید (شاید شرط لازم باشد، اما شرط کافی نیست). می‌خواهم بگویم اگر شما در یک شب هم میلیاردها دلار بدست آورید، بازهم به قدرت واقعی دست پیدا نمی‌کنید. چون قدرت حقیقی دارای زیربنای بسیار قوی است و سالها زمان می‌برد تا هزاران خشت را روی هم بگذارید و آن را تبدیل کنید به یک بنای قدرت بلند مرتبه.

۱۸ دی ماه ۱۳۹۹
به روز رسانی: ۱۰ تیر ۱۴۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *