محتوا سرمایه سازمان است [دارایی نیست!]

شروع کرده‌ایم به شناخت آناتومی محتوا و بازاریابی به کمک آن. تا به اینجای کار هم فهمیدیم که محتوا چیست و بازاریابی به کمک محتوا یعنی چه. اخیرا هم فهمیدیم اهداف بازاریابی محتوایی شامل چه مواردی است. حالا در این مطلب می‌خواهیم کمی به صورت کلان به موضوع محتوا نگاه کنیم. کمی از زاویه دید بالاتری به موضوع بنگریم و اهمیت و جایگاه محتوا در سازمان‌های مختلف امروزی را بشناسیم.

این شناخت به ما کمک می‌کند تا قابلیت‌های بالقوه محتوا را در راستای استراتژی کلان کسب و کار به خدمت بگیریم و سازمان را به پتانسیل نهایی بازاریابی، فروش و برندینگ برسانیم. آری محتوا همانند خون در رگ‌های سازمان است.

سرمایه یا دارایی

دارایی را می‌توان هر آنچیزی در نظر گرفت که ما در تملک خود داریم. این تملک به ما حق دخل و تصرف، استفاده در چارچوب قانون یا خرید و فروش آن را به ما می‌دهد.

اما سرمایه دارایی است که طی فرآیندهایی ارزش آن روز به روز افزایش می‌یابد. پس جنس و ماهیت سرمایه، در گردش بودن است و قطعا سرمایه‌ای که راکد باشد که دیگر سرمایه نیست. پس سرمایه‌های سازمان را می‌توانیم خون رگهای هر سازمان در نظر بگیریم که همواره در گردش است. گردش آن زندگی بخش و رکود آن مرگ را خبر می‌دهد.

سرمایه‌های سازمان شامل چه مواردی هستند

از دیرباز سازمان‌ها، مشتریان خود را بزرگ‌ترین سرمایه خود می‌دانستند. این مشتریان هستند که بقا و رشد یک سازمان را تضمین می‌کنند. این مشتریان هستند که جریان کار و سرمایه را در سازمان به گردش در می‌آورند.

سازمان‌ها منابع انسانی خود را هم به عنوان یکی از سرمایه‌های مهم خود می‌شناسند. اگر بنا را بر این بگذاریم که نیروهای متخصص شاغل در سازمان روز به روز در حال کسب تجارب ارزشمند بوده و جایگاه خود و سازمان را ارتقا می‌دهند، پس نسبت دادن سرمایه به پرسنل سازمان، بی‌راه نخواهد بود.

مورد سوم هم برند سازمان است. برند محل تداعی آن معنا دارد. همچنان که روح ما با جسم ما به موجودیت می‌رسد. محل تداعی برند، همان ذهن مشتریان است. مشتریان با تعاملاتی که با سازمان دارند و خدمات و محصولاتی که از سازمان دریافت می‌کنند، به برند سازمان اعتبار می‌دهند. پس مورد اخیر با مورد اول که به مشتریان سازمان مرتبط است، ارتباط نزدیکی دارد.

مورد چهارم محتواست

طبیعت و ماهیت محتوا به گونه‌ای است که بر هر سه مورد فوق تاثیر همه جانبه می‌گذارد. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم دایره محتوا، هرسه مورد قبلی را در آغوش گرفته و احاطه می‌کند. شما با کمک محتوا می‌توانید در تمامی مراحل آگاه سازی، جذب، فروش و وفاداری مشتری اثرگذاری عجیبی را تجربه کنید. با کمک محتوا می‌توانید نیروهای انسانی کارآمد و حرفه‌ای را به سازمان‌تان جذب کنید. حتی محتوا به شما در نگهداشت و بهبود شرایط کاری آنها هم کمک می‌کند.

و در نهایت مهم‌ترین مصرف کننده محتواهای تولیدی سازمان را مشتریان مصرف می‌کنند. یعنی همان کسانی که روح برند در آنها حلول می‌کند. پس محتوا تاثیر کاملا مستقیمی بر روی برند نیز می‌گذارد. کیفیت و استراتژی محتوا تحت استراتژی برند شکل می‌گیرد. برند در جوانب مختلف (برند سازمان، برند کارفرمایی و برندهای شخصی مرتبط با رهبران سازمان) از محتوا تاثیر می‌پذیرد.

اگر کسب و کار را یک موجود زنده در نظر بگیریم، محتوا خونی است که در رگ‌های آن پیوسته در جریان است.

یعقوب دلیجه

اما محتوا چه ویژگی‌هایی دارد که این گونه موثر است؟

ویژگی‌های محتوا که ماهیت آن را از سایر سرمایه‌های سازمان جدا می‌کند

محتوا مقیاس پذیر است

محتوا می‌تواند از حالتی به حالت دیگر تبدیل شود اما در عین حال مفهوم ثابت بماند. محتوا می‌تواند بازآفرینی شود و برای مقاصد گوناگون سازمان در اشکال مختلف مورد استفاده قرار گیرد. این موضوع، پی ریزی یک بانک جامع محتوایی را در درون هر سازمان، کاملا توجیه پذیر می‌کند.

دانش سازمانی نوعی محتواست

امروزه تغییر و تحولات در سطوح مختلف کسب و کارها آنقدر زیاد است که تطبیق پذیری سازمان‌ها به عنوان یک مزیت استراتژیک مطرح می‌شود. چابکی در تطبیق پذیری فقط از یک چیز ناشی می‌شود و آن انتقال دانش سازمانی و کمک به جریان یافتن محتوا به عنوان خون سازمان، در درون رگ‌های دانش سازمانی است. پس به کمک محتوا و ابزارهای مدیریت دانش می‌توانیم دانش سازمانی را حفظ و به نسل‌های بعدی سازمان منتقل کنیم.

قابلیت انتشار محتوا بی‌نظیر است

توزیع و انتشار محتوا یکی از مشخصه‌های اصلی آن است. محتوا می‌تواند در شکل‌های مختلف و در کانال‌های مختلف بازنشر و توزیع شود. خوبی آن این است که محتوا تقریبا نامیراست و به جای اینکه در هنگام توزیع و دست و به دست شدن در بین مخاطبان هدف، مستعمل شود، به اهمیت، ارزش و اثرگذاری آن افزوده می‌شود. همچنین هزینه‌های نگه‌داری آن بسیار کمتر از سایر سرمایه‌هاست.

محتوا به معنای واقعی آن یک مزیت استراتژیک است

استفاده از محتوا و احداث و مدیریت بانک محتوایی، یک مزیت استراتژیک بزرگ برای هر سازمانی است. همانطور که گفتیم با توجه به اینکه محتوا بر سطوح مختلف سازمان تاثیر می‌گذارد، پس مجهز شدن به این اسلحه پرقدرت و موثر، مزیت استراتژیک بسیار بزرگی برای هر سازمانی مستقل از زمینه کاری و ابعاد آن خواهد بود.

جمع بندی

محتوا با نقش آفرینی در لایه‌های مختلف سازمان، هم افزایی (سینرژی) و چابکی در یادگیری سازمانی خواهد شد. در عصر اینترنت و شتاب رشد تکنولوژی، تنها راه چاره، افزایش قدرت یادگیری است تا سازمان بتواند خودش را به سرعت با تغییرات جدید همراه و سازگار کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *