پیش نوشت
عادتهای مثبت مثل دوستان خوب میمانند. پیدا کردن و بازکردن باب دوستی با انها (دوستان از نوع خوبش) بسیار سخت است. اما همین که این اتفاق افتاد زندگی به کام شما شیرین خواهد شد. همین که عادت تثبیت شد، شما با لذتی بسیار زیاد ان را پی خواهید گرفت. بخصوص اگر عادتی ارزش آفرین مانند ورزش کردن یا مطالعه کردن باشد که اثرات سریعی دارد.
من برای یادگیری فرآیند تثبیت عادتهای مثبت، کتاب “قدرت عادت” چارلز داهیگ را مطالعه کردم. او در این کتاب میگوید در ابتدای ترک یک عادت منفی یا ایجاد یک عادت مثبت، باید انرژی زیادی مصرف و تلخی زیادی را تحمل کنیم. اما پس از مدتی پافشاری، مغز یاد میگیرد که از مقاومت دست بردارد. به همین دلیل عادت کاملا نهادینه شده و با صرف کمترین انرژی انجام آن را پی خواهید گرفت.
فرآیند نهادینه کردن یک عادت مثبت
ابتدا فایده ایجاد آن عادت را به صورت مکتوب جلوی چشمانم میگذارم. از تمامی جوانب آن را بررسی میکنم و اثرات مثبت و شگفت انگیز ایجاد این عادت را تجسم و تصور میکنم. آنوقت بسیار بیشتر ترغیب میشوم تا این عادت را نهادینه کنم.
مثلا برای تثبیت عادت مطالعه، اطلاعاتی که گردآوری میکنم به این صورت است.
با خودم میگویم
در کشوری زندگی میکنی که سرانه مطالعه از ۸ دقیقه هم کمتر است، تازه اگر خواندن تلگرامیات و روزنامه و اخبار زرد را مطالعه حساب کنیم، مطالعه منظم و پیوسته کتاب در حوزه انتخابی خودتان، بسیار ارزش آفرین و مزیت رقابتی بزرگی است.
یا اینکه
با مطالعه کتاب در حوزهای که انتخاب کردی، با کمترین هزینه مسیر تخصص در ان حوزه را طی میکنی. مطالعه روح تو را تازه نگه میدارد. تو را سرشار از ایده میکند. مطالعه باعث میشود که در حرف زدن نیز برای انتخاب لغات دامنه گستردهتری در دسترس ذهن شما باشد. چون با مطالعه دامنه لغات شما به شدت گسترش مییابد.
و در نهایت مطالعه کردن روی مهارت نوشتن نیز تاثیرگذار است.
در ادامه با آگاه کردن ذهن نسبت به فواید آن عادت، کمی آن را آماده پذیرش عادت جدید میکنم. اما بازهم ذهن ما که براساس تکامل تدریجی شکل گرفته، از هرگونه تغییر شدید و ناگهانی گریزان است. به همین دلیل فرآیند جا افتادن عادت باید کاملا آهسته باشد تا مغز گارد و حالت دفاعی به خود نگیرد.
در نهایت
در نهایت برای نهادینه کردن عادت شروع میکنم و به وسط دریای “اقدام” میپرم. مثلا برای نهادینه کردن عادت “۱ ساعت مطالعه در هر روز” ابتدا با یک ربع به صورت یک روز در میان آغاز کردم. سپس آن را به یک ربع در هر روز رساندم. سپس آن را در طول یک سال به روزی ۱ ساعت رساندم.
هر فاز شامل ۴۰ روز است. ۴۰ روز به صورت یک روز در میان یک ربع مطالعه کنم. سپس ۴۰ روز، هر روز یک ربع مطالعه کنم. تا اینکه به ۴۰ روز، ۱ ساعت مطالعه در هر روز برسم. در صورتی که فقط ۱ بار هم انجام آن کار لغو شود (به هر دلیلی)، باید از اول شروع کرد.
این پافشاری و سختگیری باعث ایجاد نظم آهنین میشود که خود بسیار ارزش آفرین است . همچنین پس از مرحله نهایی نیازی به شمردن روزها نیست. شما از آن روز به بعد اگر به چیزی که عادت کردهاید عمل نکنید شب به خوبی خوابتان نخواهد برد.
این روش را میتوان برای نهادینه کردن تمام عادتهای مثبت یا حتی در جهت عکس برای حذف عادتهای منفی، به راحتی میتوان به کار برد.
یعقوب دلیجه
۱۰ آذر ۱۳۹۹