برای دغدغه من نسبت به کشاورزی و امنیت غذایی

پیش نوشت

صنایع غذایی از آن حوزه‌هایی است که در شرایط شیوع بیماری‌های واگیردار به جای آنکه همانند سایر کسب و کارها دچار رکود شود، شکوفاتر می‌گردد. زیرا نیاز به غذا از نیازهای اساسی بشر است. شما اگر نسبت به تامین غذای خود نگران باشید، قطعا به سایر چیزها نمی‌توانید حتی فکر کنید. زیرا شکم گرسنه تنها چیزی که می‌خواهد غذاست. در این حالت تمام ظرفیت مغز ما بسیج می‌شود تا سناریوی بقا را کلید بزند.

در آن زمان است که ما هر کاری می‌کنیم تا زنده بمانیم. شاید این موضوع ناشی از فرآیند تکامل تدریجی مغز ما در چندین هزار سال اخیر باشد. شاید بگوییم دیگر خیلی وقت است که ما برای بقا نمی‌جنگیم. اما یادمان باشد که جهان ما هیچ وقت بدون جنگ و خونریزی نبوده است. همیشه حداقل ۱۰۰ میلیون نفر در این دنیا بوده‌اند که در جنگ برای بقا به سر می‌برند.

کشاورزی و معضل تامین غذا

سالها پیش در تابستان‌ها بعد از تعطیلی مدرسه در شالیزار کار می‌کردم. سپس در ماه آخر تابستان نیز در مزرعه پنبه به پنبه چینی می‌پرداختم. با اینکه پدرم معلم آموزش و پرورش بود، اما با سبک زندگی کشاورزی رشد و پرورش یافتم. مشکلات و سختی‌های این سبک زندگی و چالش‌های صنعت کشاورزی را از نزدیک مشاهده کرده‌ام.

اخیرا بسیاری از کشورها از خطر قحطی و مشکل در تامین غذای جمعیت کره زمین سخن گفته‌اند. بسیاری از کشورها سیاست کاهش جمعیت، بهینه سازی مصرف غذا، استفاده از روش‌های نوین کشاورزی مانند گلخانه‌ها، مزارع عمودی، کشت با نور مصنوعی و تلاش برای افزایش تناژ محصولات کشاورزی را در پیش گرفته‌اند.

مزارع عمودی یکی از راهکارهای جالب تامین غذای سالم مطرح شده است. مزارع عمودی بخصوص در مناطقی که قیمت زمین بالاست، شاید توجیه اقتصادی داشته باشد. اما در وطن من (آق قلا) مشکل در کمبود زمین نیست. بلکه مشکل در مدیریت زمین‌های کشاورزی است. زمین‌های بسیاری وجود دارد که باید با استفاده از روش‌های نوین کشاورزی احیا شوند.

کشاورزی باید به چه سمتی پیش برود؟

کشاورزی در ایران چه از نظر فناوری و چه از نظر مدیریت حرفه‌ای، فاصله زیادی با صنایع کشاورزی در سایر کشورهای جهان دارد (نه فقط نسبت به کشورهای توسعه یافته). شاید این موضوع فرصت مناسبی باشد که فعالان این حوزه یا فعالان اکوسیستم استارتاپی کشورمان روی مباحث کشاورزی توجه بیشتری از خود نشان دهند.

زمینه‌های وسیع فعالیت در صنعت کشاورزی می‌تواند انتخاب‌های زیادی برای شروع کار ایجاد کند. اما باید دید نیاز بازار چیست و امروز کشورمان به چیزی بیشتر از همه نیاز دارد. یکی از اقلامی که استراتژیک بوده و نیاز به آن رو به فزونی است، دانه‌های روغنی و پروتئینی برای صنایع پرورش دام و طیور و روغن‌های خوراکی است.

قطعا لازم است که موسسات و مراکز تحقیقاتی کشاورزی ما کمی به لحاظ مدیریتی چابک‌تر عمل کنند و تولید علم عملی را در دستور کار قرار دهند. این مراکز مدت‌ها پیش کار خود را شروع کردند اما متاسفانه به دلیل عدم مدیریت مناسب از کاروان رشد فناوری دنیا باز ماندند.

در مجموع شاید نتوان از دولت انتظاری داشت. قطعا همه مشکلات ما را نباید دولت حل و فصل کند. خود ما هم باید دست به کار شویم و آستین بالا بزنیم.

این چیزها را می‌نویسم چون به کشاورزی علاقه زیادی دارم. در مورد آن دغدغه دارم. نقشه‌هایی دارم. اینجا می‌نویسم تا یادم بماند که روزی از روزها در آینده، پروژه بزرگی در زمینه کشاورزی خواهم داشت. پروژه‌ای که ارزش آفرین، پول آفرین و تکنولوژی آفرین باشد.

چه گام‌های ابتدایی برای پروژه مدنظر من باید برداشته شود؟

باید تا کنون مرا شناخته باشید. ابتدا تمام کتابهای حوزه مورد نظر را مطالعه می‌کنم. سپس در ابعاد کوچک کار را شروع می‌کنم. اگر جواب نگرفتم از متخصصان آن حوزه مشورت می‌گیرم. حتی ممکن است این مشورت با یک متخصص از آن سر دنیا باشد. با تصحیح اشتباهات در ابعاد کوچک، ابعاد بزرگ پروژه را استارت می‌زنم.

جمع بندی

در جایی گفته شده بود که همه کسانی که در صنعت کشاورزی فعالیت می‌کنند، تا سال ۲۰۳۰ میلادی نان‌شان آجر خواهد شد. اگر کشاورزی تعطیل شود ما از کجا بخوریم؟ قطعا کشاورزی تعطیل نخواهد شد، بلکه شکل و شمایل آن تغییر خواهد کرد. نه اینکه با اختیار خودش تغییر کند؛ بلکه صنعت کشاورزی چاره‌ای جز سازگاری با فناوری روز دنیا ندارد.

۱۹ آذر ۱۳۹۹
به روز رسانی: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *