صفحه محصول و تولید محتوا برای آن، مرحلهای است که در ابتدای هر فروش اینترنتی قرار دارد. اگر محصولات یا خدماتی داریم که میخواهیم در اینترنت بفروشیم، باید برای آن یک صفحه محصول مناسب بنویسیم و طراحی کنیم. گام اول در اقدام به خرید، آگاهی است. دانستن ویژگیها و مزیتهای محصول، عکس محصول، مشخصات فنی، قابلیتها، طریقه استفاده و قیمت، اطلاعاتی هستند که مشتری انتظار دارد، آنها را از سایت یا فروشگاه ما دریافت کند تا بتواند مرحله اول در فرآیند خرید (قیف فروش) را طی کند.
پس نوشتن محتوای صفحه محصول، شرط لازم و نه کافی برای فروختن کالا و خدمات (هر نوع کالا و خدماتی) در اینترنت است.
در این مطلب از سری مطالب تولید محتوا در کایزون (رسانه بهبود مستمر) میخواهیم به چگونگی نوشتن یک محتوای صفحه محصول عالی بپردازیم و جزئیات آن را بشکافیم. اگر میخواهید در فروش اینترنتی گام اول را قدرتمندانه بردارید، با ما همراه باشید.
آمارها حرف میزنند
آمارهای بسیاری در زمینه دیجیتال مارکتینگ در سطح جهان وجود دارند. البته این آمارها بین المللی بوده و برای اکوسیستم دیجیتال مارکتینگ کشورمان، آمارهای موثقی در دست نیست. به هر حال توجه به این آمار میتواند ما را به یک آگاهی و برآورد اولیه در مورد اهمیت محتوای صفحه محصول برساند.

- ۲۰درصد از شکستهای فروش در فروشگاههای اینترنتی و وبسایتها، ناشی از عدم ارائه محتوای کافی، مناسب و شفاف در مورد محصول است. (منبع+)
- ۶۳ درصد از مخاطبان، عکس و فیلم محصول را تاثیرگذارتر از متن توضیحات میدانند. (منبع۱)
- ۸۷ درصد مشتریان و کاربران در فضای دیجیتال، محتوای صفحه محصول را در تصمیم به خرید، بسیار تاثیرگذار میدانند. (منبع۹)
این آمارها از اهمیت محتوای صفحه محصول و جایگاه آن در تصمیم به خرید مخاطبان و مشتریان میدهند.
اما قبل از شروع به تولید محتوا و نوشتن صفحه محصول، بهتر است مراحلی را طی کنیم تا بتوانیم محتوا را دقیقتر، جذابتر و متقاعد کنندهتر بنویسیم.
قبل از شروع به نوشتن صفحه محصول چه مراحلی را طی کنیم؟
تعریف مساله و چرایی تولید محصول
در اولین گام، چرایی را باید توضیح دهیم. چه دلیلی داشت که این محصول را تولید کردیم؟ مخاطبان هدف ما چه مشکلی دارند که با استفاده از این محصول، مشکل آن را برطرف یا تعدیل میشود؟ نیت ریشهای ما از توسعه این محصول چیست؟ در اینجا باید هدف کلیدیمان از ساخت و ارائه این محصول را شرح دهیم و بگوییم در عمیقترین لایههای ذهن، انگیزهی ما از ساخت این محصول چیست.
مثلا فردی یک محصول مرتبط با آب دادن اتوامتیک به گلدانها را تولید میکند. هدف نهایی توسعه دهنده محصول میتواند جلوگیری از خشک شدن گل و گیاه حتی موقعی که به مسافرت رفتیم باشد. یا اینکه هدف نهاییاش زیبایی هرچه بیشتر محل کار و زندگی ما باشد.

مخاطب یا مخاطبان را مشخص کنید
شناخت مخاطبان، ما را با دغدغهها و مشکلات آنها آشنا میکند. تا نقاط درد و مشکلات آنها را شناسایی و درک نکنیم، نمیتوانیم محصولی متناسب با نیازشان توسعه دهیم. چه برسد به اینکه برای معرفی و تبلیغ آن محصول، محتوایی بنویسیم.
سالمند یا جوان بودن، محل زندگی، جنسیت، سطح تحصیلات و درآمد، زبان و گویش و فاکتورهای فرهنگی، شاخصهای شناخت مخاطب هستند. این اطلاعات (حتی اگر خیلی دقیق نباشند)، به ما کمک میکند تا بتوانیم دغدغهها و افکار مخاطب را بخوانیم.
با جمع بندی اطلاعات به دست آمده از مخاطبان و مشتریان، باید بتوانیم با تقریب خوبی فعالیتها، افکار و رفتارهای مخاطب را در یک روز کامل تخمین بزنیم. درصورتی که اطلاعات مشتریان و مخاطبان هدف را نمیدانیم بهتر است از واحد فروش کمک بخواهیم و سوابق مشتریان را بررسی کنیم. (تمامی منابع به آن اذعان دارند)
در آخر شناخت مخاطب در انتخاب واژگان محتوای صفحه محصول و تقدم و تاخر جزئیات، ویژگیها و مزیتهای محصول تاثیرگذار است.
شناخت دقیق محصول و وجه تمایزهای آن (منبع ۱ و ۲)
وقتی مخاطب را شناختیم و مشکلاتش را درک کردیم، نوبت به شناخت دقیق محصول میرسد. محصول ما چه ویژگیهایی دارد؟ از چه اجزایی تشکیل شده است؟ هر بخش چه کاری انجام میدهد و چه سهمی از عملکرد کلی محصول را ارائه میدهد؟ توسعه این محصول چه مراحلی را طی کرده و به تدریج کدام جنبههای محصول توسعه و بهبود یافتهاند؟ ویژگی کلیدی محصولات این چنینی در بازار چیست؟ شاخصهای کیفی این محصول چیست؟ چه زمانی میگوییم محصول معیوب است؟
اینها اطلاعاتی هستند که باید در مورد محصول بدانیم تا بتوانیم برای آن محتوای صفحه محصول اماده کنیم. برای جمع آوری چنین اطلاعاتی، نیاز به کمک بخشهای توسعه محصول، تیم فنی یا R&D داریم تا بتوانیم محصول را به خوبی بشناسیم و درباره آن بنویسیم.
محصول چگونه به مشتری کمک میکند؟
بعد از تعریف مساله، شناخت مخاطبان و شناخت کامل محصول، حالا باید ببینیم محصول چه ویژگیهایی دارد تا بتواند مشکلی از مخاطبان را حل کند. وقتی این موضوع به صورت شفاف مشخص شد، میتوانیم بگوییم نیمی از راه را طی کردهایم. انگار طرح و نقشه استخراج میشود و صرفا محتوا باید روی کاغذ بیاید!
جایگاه سازی این محصول در کنار محصولات رقیبان چیست؟
آخرین اقدامی که قبل از تولید محتوا برای محصول باید انجام دهیم، شناسایی و طراحی جایگاه برای محصول در ذهن مخاطبان است. شاید این موضوع مربوط به مباحث برندینگ محصول باشد و باید از تیم بازاریابی یا تیم مسئول برندینگ کمک بگیریم.
بگذارید مفهوم جایگاه سازی را با مثال پیش ببریم.
محصولی مانند نوشابههای گازدار را در نظر بگیریم. نوشابههای گازدار در بازار این محصول، به کولا، پرتقالی، نوشابههای رژیمی، بیرنگ و نوشابههای انرژیزا تقسیم میشوند.
هرکدام از زیرمجموعههای نوشابه گازدار، یک رهبر بازار دارد و جایگاه مشخصی را در ذهن مشتری تعیین کرده است. جایگاه سازی محصول به طراحی و تعریف یک جایگاه در ذهن مشتری دلالت دارد که باعث میشود مشتری در برخی از ویژگیها، برندی را برتر از سایر برندها بداند. مثلا در نوشابه پرتقالی به سمت فانتا و در نوشابههای بیرنگ به سمت اسپریت و در نوشابههای انرژیزا به سمت ردبول میرود.
وقتی جایگاه یک محصول را در بین محصولات مشابه، تعیین و طراحی کنیم، به تدریج در ذهن مشتری هم جا باز میکنیم و با ارزشها و ویژگیهای مشخصی شناخته میشویم. این مرحله کمک میکند تمایز را به محتوایی که برای محصول تولید میکنیم، تزریق کنیم.

نوشتن محتوای صفحه محصول-حالا دست به کار شویم
به اندازه؛ نه زیاد و نه کم
مهمترین هدفمان از تولید محتوا برای صفحه محصول،شفاف سازی و ارائه اطلاعات کامل از محصول یا سرویس در قالبی جذاب وسرگرم کننده است که حوصله مخاطب هم سر نرود. به این این ترتیب اطلاعات و محتواهای متنی، تصویری و ویدیویی موجود در صفحه محصول نه باید خیلی کم باشد که نیازهای اطلاعاتی مخاطب از محصول تامین نشود و نه خیلی زیاد باشد که حوصله مخاطب سر برود و بیش از پیش سردرگم شود. (منبع ۲)
البته باید دقت کنیم که ساده نویسی منافاتی با ارائه مشخصات و اطلاعات فنی ندارد.
پس تا جایی که امکان دارد صفحه محصول را خلاصه کنیم و مرتکب قتل کلمات شویم. کشتن کلمات و جملهها با هدف ایجاز و خوانایی همیشه توصیه میشود و اصلا جرم نیست!
پیش فرضهایی داشته باشید
اگر برای اولین بار برای محصولی صفحه اینترنتی درست میکنیم، بهتر است برخی پیش فرضها را لحاظ کنیم تا بتوانید در ادامه مسیر، صفحه محصول را به طور مستمر بهینه کنیم.
محصولاتی که جزئیات و ویژگیهای زیادی دارند و تصمیم گیری برای خرید آنها به فاکتورهای زیادی بستگی دارد (مانند لپتاپ)، صفحه محصول مفصلتری دارند و مخاطبان در خرید آنها نیاز به اطلاعات و جزئیات بیشتری دارند.
معمولا محصولاتی که قیمت بالاتری دارند، نیاز به یک صفحه لندینگ بسیار مفصل دارند که مشتری را متقاعد به خرید کنند. چنین فرضی برای محصولات دیجیتال گرانقیمت مانند دورههای آموزشی ویدیویی کاملا صادق است.
محصولات کاملا جدید که مشابه آنها در بازار وجود ندارد، بد نیست یک دفترچه راهنما در صفحه محصول برای دانلود داشته باشند. در داخل این دفترچه راهنما جزئیات، ویژگیها، جداول، نمودارها، نقشههای مفصل و طریقه استفاده از محصول را قرار میدهند.
مخاطبان در مقایسه با محتوای متنی، گرایش بیشتری به محتوای تصویری و ویدیویی دارند. اما صفحه محصولی که توضیحات متنی نداشته باشد، کاملا ناقص است و در تصمیم برای خرید، اختلال ایجاد میکند. انگار از دید مخاطبان، وقتی صفحه محصول هیچ عیب و نقص و کاستی نداشته باشد، تازه به نقطه صفر برای تصمیم به خرید میرسیم. اما وجود هر گونه نقص و کاستی، در همان مراحل اول، مخاطب را فراری میدهد.
انسانها معمولا با هم سن و سالان یا هم صنفان خود ارتباط نزدیکتر و عمیقتری برقرار میکنند. پس باید در تولید محتوا و طراحی صفحه محصول، نوع مخاطب را لحاظ کنیم (اثر پرسونا در طراحی و محتوا). محصولی که مخاطب آن نوجوانان هستند، با محصولی که مخصوص سالمندان هستند، در تولید محتوا، لحن و سبک متفاوتی باید داشته باشند.
اغلب افراد در خرید پیچیدهترین و گرانقیمتترین محصولات هم در نگاه اول دوست ندارند با مشخصات فنی مواجه شوند. به همین دلیل اطلاعات فنی را در بخشی جداگانه ارائه میدهیم تا هرکس که راغب بود بتواند به آنها دسترسی داشته باشد.
استفاده از دیاگرام و نقشههای انفجاری برای تجهیزاتی که از اجزای مختلف و پیچیدهای تشکیل یافتهاند، توصیه میشود. ارائه این اطلاعات فنی، باعث میشود اعتبار بالایی در نزد مخاطبان کسب کنیم.

نکاتی درباره بدنه اصلی محتوای صفحه محصول
تنها فاکتوری که یک صفحه محصول عالی را از یک صفحه محصول ضعیف جدا میکند، پاسخ به سوالات مشتریان و تامین نیازهای اطلاعاتی آنان در مورد محصول است. پس اگر مخاطب با مطالعه یک صفحه محصول، بازهم در مورد آن محصول سوال دارد، محتوای آن صفحه کامل نیست. (منبع۱)
ویژگیهای محصول را لیست کنیم و بیان کنیم که هر ویژگی چه مزیتی ایجاد میکند. در ادامه هم هر مزیت از محصول را به حل یکی از مشکلات مشتریان مربوط میکنیم.
مزیتها را باید از دیدگاه مخاطب و مشتری بنویسیم. این کار باعث میشود که مشتری احساس کند به صورت کاملا حضوری محصول را برای او پرزنت میکنیم.
بهتر است در نوشتن محتوای محصول از ضمایر “من” و “ما” استفاده کنیم تا مخاطب با محصول ما احساس نزدیکی و آشنا بودن کند. (منبع ۳)
در منبع ۱ گفته شده که براساس نظر دیوید اگیلوی، استفاده از برخی کلمات جذاب و تاثیر گذار میتوانند متن صفحه محصول را موثرتر کنند. کلماتی مانند “جذاب، معرکه، هم اکنون، بینظیر، سریع، تماس بگیرید” و … درست است که چشمگیر هستند اما اثر خود را به مرور زمان از دست دادهاند و به قول معروف بلیط باطل شده هستند.
زیرا وقتی این تکنیکها در دسترس همگان باشد، همه صفحات محصول از آنها استفاده کرده و به تدریج مردم در برابر آنان بیحس میشوند. به جای این کارها، مخاطب هدف و محصول خودتان را عمیقتر بشناسید و نوشتن محتوای صفحه محصول هرگز بزرگنمایی نکنید و به مخاطب دروغ نگویید.
خوانایی، کمک به اسکن سریع متن و محتوای صفحه محصول
مردم به سطحی و گذری خواندن و اسکرول کردن سریع صفحه محصول تمایل زیادی دارند. مخاطب به سرعت صفحه را تا انتها اسکرول کرده و صرفا به تیترها، مزیتها، آیکنها، عکس و فیلم و بولت لیستها توجه میکند. زیرا اغلب مخاطبان وقت و حوصله کافی برای خواندن کامل مطالب در اینترنت را ندارند. اما استفاده از ابزارهای خوانایی، میتواند به آنها کمک کند تا دیتاهای شفاف و تفکیک شده را در نگاه اول، درک کنند. (منبع ۱، ۲ و ۵)
باید طراحی و جانمایی اطلاعات و محتوای صفحه محصول را به گونهای انجام دهیم که مخاطب در نگاه اول بتواند به راحتی سرتیتر مطالب و مزیتها و ویژگیهای اصلی محصول را اسکن کند. در غیر این صورت ممکن است فروش و حرکت مخاطب در راستای قیف فروش دچار مشکل شود و حتی مخاطب از صفحه محصول فرار کند. چند راهکار برای طراحی و جانمایی محتوای صفحه محصول عبارتند از:
استفاده از تیترنویسی و کپیرایتینگ
استفاده از بولت لیست؛ لیستها خوانایی مناسبی دارند
استفاده از فضای سفید در جای مناسب
استفاده از فونت و سایز مناسب متن (تیترها یا مزیتهای اصلی با فونت درشت)
استفاده از تصاویر و ویدیوهای با کیفیت (تا حدی که ملاحظات سئو اجازه دهد)
استفاده از انواع اینفوگرافی (اینفوگرافی حقایق محصول، اینفوگرافی اجزای محصول و…)
استفاده از آیکنها برای نشان دادن مزیتهای کلیدی یا استانداردها و تاییدیهها
استفاده از نمودار و جدول برای توصیف مشخصات فنی و عملکردی
استفاده از سوالات متداول مربوط به محصول (اغلب به شکل آکاردئونی)
قرار دادن دکمههای دعوت به اقدام در جای مناسب و انتخاب متن مناسب و چشمگیر
بهتر است ابتدا طرح مدنظر را بر روی کاغذ بکشیم یا در نرمافزارهای طراحی رابط کاربری (مانند xmind, Figma) رسم کنیم و بعد از انتخاب طرح مناسب و اصلاحات مدنظر، آن را پیاده سازی کنیم.
همچنان به عنوان یک فوت کوزهگری، میتوانیم به جای بولت از علامت تیک در اول لیستها استفاده کنیم. این علامت به خوانند احساس حل شدن مشکلات و کامل بودن محصول میدهد. به این ترتیب به طور غیر مستقیم، مخاطب را ترغیب میکند تا لیست را کاملا مطالعه کند. (منبع۱)
از کلیشهها اجتناب کنید
در نوشتن ویژگیهای محصول و مزیتهای آن، از واژگان کلیشهای اجتناب کنید. یکی از معروفترین واژههای کلیشهای “تاکید بر کیفیت” است. همه میگویند “ماست من ترش نیست!”
به جای آن بر مزیتها و وجوه تمایز محصول تاکید کنید. و به مشکلاتی اشاره کنید که مشتری با استفاده از این محصول آنها را حل کند.
متقاعد کنندهتر بنویسید
محتواهای متقاعد کننده در سطح اینترنت چند ویژگی دارند. این ویژگیها باعث میشود که مخاطب ارتباط خوبی با محتوای شما برقرار کند و به گفتهها و ادعاهای شما اعتماد کند. اعتماد هم زیربنای هر فعالیت تجاری و داد و ستد است. مخاطبان قبل از تبدیل شدن به مشتری، با شما “توجه” را داد و ستد میکنند؛ در ادامه با خرید محصولات و خدمات شما داد و ستد تجاری هم به آن اضافه میشود.
ادعاهایتان را ثابت کنید. وقتی در مورد یکی از مزیتهای محصول خودتان حرف میزنید، آن را با شواهدی ثابت کنید. مثلا ادعاها را با ارائه نمودار، جدول، تصویر، ویدیو یا مدارک آزمایشگاهی ثابت کنید. این کار باعث افزایش اعتماد مخاطب به محتوای محصول میشود.(منبع ۲، ۳ و ۶)
مطالعات و بررسیها نشان میدهند که اگر مخاطبان محصول را به صورت فیزیکی در دستشان بگیرند، احتمال فروش افزایش مییابد. اما محصولات و خدمات ما بر بستر آنلاین ارائه میشوند. پس باید کاری کنیم که مخاطب یا مشتری بتواند محصول و استفاده از آن را تصور کند و نتیجه استفاده از محصول را نیز مجسم کند. استفاده از تصاویر و ویدیوهای باکیفیت که از زوایای مختلف محصول را نمایش دهد و استفاده از روشهای تیترنویسی و کپی رایتینگ میتواند مخاطب را به سفری خیالی با محصول ببرد.
از داستانهای کوچک برای توصیف کاربرد و مزیتهای محصول استفاده کنید (منبع ۲ و ۴). وقتی میخواهید از ابزار داستان برای ترغیب مشتری به خرید محصول استفاده کنید موارد زیر را مدنظر داشته باشید:
چه کسی محصول را ساخته است؟
چه چیزی باعث شده این محصول را بسازد؟
سازنده چه موانعی را برای ساخت یا توسعه این محصول پشت سر گذاشته است؟
محصول چگونه تست و استفاده میشود؟

استفاده از تایید اجتماعی برای ترغیب مشتریان
از تایید اجتماعی استفاده کنید. نظرات مثبت مشتریان سابق را در صفحه محصول قرار دهید. وقتی مشتریان در دو راهی خرید یا عدم خرید محصول گیر میکنند، اغلب به نظرات محصول توجه میکنند و دوست دارند دلایل تایید کننده و مثبت به عنوان توجیه خرید، دست و پا کنند. پس از تاییدهای اجتماعی و توصیه نامههای خود استفاده کنید. علاوه بر آن بد نیست که یک سیستم امتیاز دهی برای محصولات هم در داخل فروشگاه اینترنتی راه اندازی کنید. در قرار دادن توصیه نامهها سعی کنید عکس توصیه دهنده را هم قرار دهید. یا اگر بتوانید فایل صوتی توصیه کننده یا مشتری را قرار دهید، عالی است. (منبع۲)
استانداردها، جوایز و تاییدههای محصول را ذکر کنید.
در محتوای صفحه محصول، در صورت وجود هرگونه استاندارد، تاییدیه و یا جایزه، آن را در قالب آیکنهای زیبا ذکر کنید. اینها کمی به ایجاد اعتماد مخاطب به محصول کمک میکنند.
در مجموع سعی کنید کاری کنید که مشتریان بدانند افراد زیادی محصول شما را خریداری کردهاند و اغلب آنها (نه همه آنها) از محصول یا خدمات شما رضایت دارند.
تنوع بدهید
محتوای محصولات صرفا شامل متن و عکس نیست. بلکه بهتر است کمی هم به فکر تنوع در فرمتهای محتوایی باشید. انواع محتواهای قابل استفاده برای تدوین محتوای صفحه محصولات عبارتند از:
محتوای متنی
محتوای اینفوگرافی و آیکنها
محتوای ویدیویی
محتوای تصویری و گالریها
محتوای اسلایدی
محتوای نظر سنجی از مشتریان
محتوای تایید اجتماعی
نمودارها، جداول و مدارک آزمایشگاهی
فایلهای صوتی
نظرات مشتریان و پرسش و پاسخ
پیشنهاد مطالعه سایر محتواها
از دید مباحث بازاریابی محتوایی، جایگاه محتوای صفحه محصول در قیف فروش در اواخر قیف است. جایی که مخاطب با سایت و فروشگاه اینترنتی ما آشناست و حتی تا حدی میداند محصولات و خدمات ما در چه حیطهای است و حتی به آنها علاقه دارد. مراجعه مخاطب به صفحه محصول، آخرین مرحله از قیف بازاریابی محتوایی یا قیف فروش است. اینجاست که مخاطب تبدیل به مشتری میشود. (منبع ۶ و ۱۰)
اما برخی اوقات ممکن است مخاطب در لحظه مراجعه به صفحه محصول، مسیر قیف فروش را به طور کامل طی نکرده باشد، به همین دلیل شاید حتی با مطالعه محتوای صفحه محصول، آماده خرید نباشد. به همین خاطر منطقی است که مخاطب را به مراحل ابتدایی یا میانی قیف هدایت کنیم. مثلا یکی از راهکارها این است که به مخاطب پیشنهاد محتواهای آگاهی رسان بدهید. مانند محتوای وبلاگی.
بهتر است لینک مقالات وبلاگی را در انتهای صفحه محصول بیاورید تا در حین مطالعه صفحه محصول برای مخاطب ایجاد پرش ذهنی نکند و نرخ پرش صفحه را افزایش ندهد.
راهکاری جایگزین برای تمام مراحل و اقدامات فوق (منبع ۱)

این هم یک نمونه صفحه محصول بسیار خلاقانه.
گام آخر چیست
تعیین شاخصهای موفقیت را فراموش نکنید
تا اینجای مطلب، تمامی اقدامات و کارهای مربوط به تولید محتوای صفحه محصول را برشمردیم. حالا وقت آن رسیده که برای محتوایی که تولید کردید، شاخصهای موفقیت و شاخصهای بررسی عملکرد تدوین کنید. اگر شاخصی برای سنجیدن کارایی و اثر بخشی صفحه محصول خود نداشته باشید نمیتوانید آن را به تدریج بهبود دهید و نمیتوانید موفقیت خودتان را بسنجید. (منبع ۲)
چندتا از شاخصهای سنجش عملکرد عبارتند از:
نرخ تبدیل
نرخ تبدیل بازدیدکننده به مشتری یکی از شاخصهای کلیدی و بسیار مهم است و در اغلب موارد به تمامی شاخصهای دیگر ارجحیت دارد. این شاخص به نسبت تعداد مشتریان بر کل بازدید کنندگان دلالت دارد. مشتریان تمامی کسانی هستند که تعامل آنها با صفحه محصولات منجر به خرید محصول یا خدمات شده است.
این نرخ میتواند یک شاخص نهایی برای سنجش صفحه محصول باشد.
نرخ رها شدن سبد خرید
رها شدن سبد خرید یکی از مشکلات شایع و بازخوردهای منفی مخاطبان و مشتریان در صفحه محصولات است. در این اتفاق، مخاطب دکمه خرید را کلیک میکند و وارد فرآیند پرداخت میشود و بنا به دلایلی، قبل از مرحله پرداخت پول از خرید منصرف میشود. این نرخ نسبت تعداد مخاطبانی که بعد از کلیک دکمه خرید، سبد را رها کردهاند به آمار کل خریداران را نشان میدهد.
این نرخ بر مشکلی در روند خرید و بعد از کلیک دکمه خرید دلالت دارد. مشکل بارگذاری سایت یا اینترنت، وجود مراحل زیاد قبل از پرداخت پول، وجود فیلدهای زیاد در روند ثبت اطلاعات، شک و تردید در خریدن محصول یا یافتن یک محصول جایگزین میتواند عوامل رها کردن سبد خرید باشند.
تعداد و دفعات سوالات پرسیده شده از پشتیبانی یا ارتباط با مشتری
این شاخص به نسبت تعداد مخاطبانی که برای پرسیدن سوالات تماس گرفتهاند به تعداد کل خریداران دلالت دارد. این شاخص نشان دهنده کافی نبودن محتوای صفحه محصول ماست. لازم است سوالات مخاطبان به دقت بررسی شود تا کاستیهای صفحه محصول برطرف شود.
رتبه ارگانیک در موتورهای جستجو
یکی از شاخصهای مهم هر محتوا، رتبه آن در موتورهای جستجو است. ای شاخص، جایگاه محتوای محصول شما را در برابر همتایان و صفحات محصول رقیبان میسنجد.
برای بهینه سازی و سئوی محتوای صفحه محصول وقت بگذارید
در بهینه سازی برای موتورهای جستجو، افراط نکنید و به ترجیحات مخاطب وزن بیشتری در مقایسه با سئوی محتوا بدهید. در هر حال وبسایت شاپیفای توصیه میکند در چهار جا کلمات کلیدی مرتبط با محصول را قرار دهید: تیتر و نام محصول، توضیحات متا، آلت تصاویر و محتوای اصلی صفحه. (منبع ۱)
راه بهتری هم برای نوشتن یک متن سئو شده وجود دارد. بهتر است ابتدا با استفاده از خلاقیت و ذوق خودتان یک صفحه محصول خلاقانه و منحصر به فرد بنویسید و سپس آن را سئو کنید. به این ترتیب، خلاقیت، جذابیت و زیبایی متن، کمتر به دلیل سئو کردن آسیب میبیند.
تلنگر نهایی

منابع
به کمک شما نیاز دارم
برای کاملتر کردن این مطلب به کمک شما نیاز دارم. لطفا اگر موضوعات مرتبطی وجود دارد، یا سوالی در مورد تولید محتوا برای صفحه محصولات دارید، مطرح کنید.
روبه رشد باشید؛ پایدار و مستمر
شاید دوست داشته باشید بخوانید
چگونه محتوای صفحه درباره ما بنویسیم (راهنمای کامل)
راهنمای کامل تولید محتوا برای صفحه سوالات متداول