چه چیزی به فرزندم بیاموزم تا بهتر زندگی کند؟

وقتی حرف از آموختن به میان می‌آید، به یاد نهاد آموزش و پرورش و سیستم آموزش می‌افتم. از نام گذاری چنین نهادی هم بر می‌آید که آموزه‌ها به صورت اجباری و تزریقی وارد ذهن هنر آموز و دانش آموز می‌شود. پر واضح است که حاکمان و صاحبان قدرت، نگرش خودشان از علم آموزی را با همین نامگذاری تا حدی برملا کرده‌اند. پس وقتی از آموزش و پرورش حرف می‌زنیم، شما بخوانید:

ساختن ماشین‌های انسان‌نما که فقط به نیازهای اولیه خودشان فکر می‌کنند و کاری را انجام می‌دهند که به آنها دستور داده شده و برایش برنامه ریزی شده‌اند.

آموزش و پرورش انسانهایی که همانند ماشین‌هایی با برنامه نویسی مشخص که کار مشخصی را انجام دهند، تمرد نکنند و سرشان هم به کار خودشان باشد.

دوره آموزشی

چیز بیشتری هم از آنان انتظار نداریم. شاید به همین دلیل باشد که شما در دوران مدرسه، هر کتابی را نمی‌توانید در کتابخانه مدرسه ببینید. یا نشانه بزرگ چنین نگرشی تشکیل صف، برگزاری صبحگاه و همچنین پوشیدن لباس فرم است که فضای مدرسه را برای تربیت نیروهایی که در آینده کار کنند آماده می‌کند.

اما من به جای آموزش واژه بهتری سراغ دارم.

یادگیری

وقتی حرف از یادگیری می‌زنیم، تمام انگیزه، قصد، اقدام و اثربخشی فرآیند را متوجه هنر آموز می‌کنیم. می‌خواهم به درونی بودن انگیزه اشاره کنم. من هم مدرسه و دانشگاه رفته‌ام و می‌دانم یادگیری عمیق زمانی اتفاق می‌افتد که به دنبال حل یک مسئله واقعی یا در پی یافتن پاسخ سوالی باشیم. این در حالی است که در سیستم آموزش از ما نمی‌پرسند، چه سوالی داریم و یا چه چیزی را می‌خواهیم یاد بگیریم.

اما فرآیند یادگیری، درونی است و هرکس بسته به نیازهایش به سمت آن حرکت می‌کند. ما یک موجود هوشمند هستیم و هوش یک جاندار را با قدرت تطبیقش با محیط اطرافش می‌سنجند. پس برای تطبیق بهتر با محیط اطرافمان نیاز داریم مسائل مختلفی را حل کنیم. همین فرآیند حل مساله که در زندگی روزمره با آن درگیر هستیم، فرصت‌های یادگیری عظیمی برایمان ایجاد می‌کند. گاهی اوقات هم برای حل مساله مجبور می‌شویم به کتابها مراجعه کنیم. دایی‌ام که مربی و الگوی من بود همیشه می‌گفت:

هدف حل مسئله است و هرچیزی که به آن کمک کند، نوعی ابزار یادگیری خواهد بود. چه این ابزار، کتاب باشد یا مشورت با فردی خبره و باتجربه.

بعد از این مقدمه طولانی به این سوال می‌رسیم که نسل آینده ما به چه مهارت‌هایی باید مجهز باشند تا بتوانند زندگی بهتری تجربه کنند.

مهارت ارتباط با همنوعان

همه ما برای زندگی بهتر به یک اجتماع انسانی نیازمندیم. در کنار اهمیت تک تک اعضای جامعه، ارتباطات بین اعضای این سیستم اجتماعی و کمیت و کیفیت آن اهمیت بسیار بالایی دارد. توانایی تعامل و ارتباط سازنده با سایر همنوعان، اولین مهارتی خواهد بود که کمک می‌کنم فرزندم آن را یاد بگیرد. همچنین است مهارت گفتگو و تبادل نظر، مهارت متقاعد سازی، مهارت همدلی، مهارت مذاکره و…

مهارت حل مسئله

همه ما به حل مسئله و رفع و رجوع مشکلات و لذت بردن از غلبه بر آنها زنده‌ایم. دومین مهارتی که برای نسل آینده بسیار مهم است، توانایی تبدیل مشکلات به مسئله و در نهایت طی کردن گام‌های عملی برای حل این مسئله است. مهارت حل مسئله مهارتی است که هر جانداری (نه فقط انسان) باید از آن برخوردار باشد. از آن مهارت‌های مقیاس پذیر است. یعنی شما وقتی بتوانید یک مسئله را به خوبی حل کنید ، به تدریج مسائل مشابه اما بزرگتر را هم می‌توانید حل کنید و به تدریج می‌توانید مسائلی در سطوح بسیار کلان‌تر را حل کنید.

مهارت یادگیری

یکی از مهارت‌های مهم برای نسل بعدی، مهارت یادگرفتن مهارت است. اینکه یاد بگیریم چگونه یاد بگیریم! اینکه چگونه موثرتر با زمان و هزینه کمتر یاد بگیریم، نسل بعدی را مجهز به یک اسلحه ترکیبی کارآمد می‌کند.

با فراگرفتن مهارت یادگیری، وابستگی به سیستم آموزش متمرکز و حاکمیتی قطع شده و فرزندانمان براساس طبیعت و انگیزه‌های درونی خودشان رشد می‌کنند.

مهارت‌های مالی و اقتصادی

اقتصاد و پول، زبان خلق و ارائه و تبادل ارزش در اجتماعات انسانی است. چه این پول اسکناس باشد و چه سکه باشد یا طلا و نقره. روش‌های معامله و مبادله کالا و درک اقتصادی و درک عمیق از ارزش مبادله شده، به نسل‌های آینده کمک می‌کند، منابع مالی خودشان را به طور هوشمندانه تخصیص دهند و مبناهای ایجاد قدرت و رفاه را بشناسند.

مهارت‌های مربوط به حفظ سلامتی جسمی و روانی

کیفیت سال‌هایی که زندگی می‌کنیم بسیار مهم‌تر از کمیت آن است. اما یکی از فاکتورهای مهم کیفیت زندگی، کیفیت و خواص چیزهایی است که می‌خوریم و می‌نوشیم. در کنار آن اهمیت بهداشت روان هم کمتر از بهداشت جسم نیست.

نسل آینده به یادگیری و شناخت دقیق کارکردهای بدن، خواص خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها و سبک زندگی سالم برای ارتقای بهداشت روان و تجربه یک زندگی شاد و سالم نیاز دارد.

کلام آخر

محمد امین در 2.5 سالگی

در نهایت وقتی به فرزندم کمک کنم که در مسیر یادگیری مهارت‌های مذکور باشد، می‌توانم خوشحال باشم که برای او پدر خوبی بودم و اطمینان دارم کسب این مهارت‌ها بسیار ارزشمندتر از هرگونه میراثی است که پدران و مادران برای فرزندان باقی می‌گذارند.

نکته

این مطلب با عنوان انتقاد از سیستم آموزش و اشاره به مهارت یادگیری به عنوان مهم‌ترین مهارت برای فرزندان برای اولین بار در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۹۸ در کایزون منتشر شده بود که اکنون مورد بازبینی و به روز رسانی قرار گرفت.

شاید دوست داشته باشید بخوانید

شرط لازم خودشکوفایی سازگاری است

دروازه رشد و بالندگی از درون آغاز می‌شود

حلقه نفوذ و حلقه نگرانی

تغییر دنیا را از تغییر خودمان شروع کنیم

دیدگاه ها

  1. موسی توماج

    سلام جناب دلیجه؛ همشهری عزیز
    مطلب خوب و مفیدی بود
    خوشحالم که در منطقه خودمان جوانان خلاق، کارآفرین و باسوادی چون شما داریم، باعث افتخار است
    اول منطقه و بعد کشور ما به جوانانی چون شما بسیار نیازمند است
    من از طریق متمم شما را پیدا کردم
    من هم یک سایت شخصی اخیر راه انداختم البته بدن هیچ سواد در این مورد!
    خوشحال می شوم سر بزنی و بازخوردی بدهی
    با آرزوی رشد و موفقیت روزافزون
    موسی توماج

    1. نویسنده
      پست
      ydalije

      سلام و وقت بخیر جناب توماج، همشهری و استاد گرامی.
      نظر لطف شماست. اما من شایسته صفاتی که به کار بردید نیستم. متمم نیز خانه دوم مجازی من هستش. حداقل روزی نیم ساعت را در متمم به توسعه فردی در تخصص خودم می‌پردازم. راه اندازی سایت شخصی بزرگترین لطف به خودتان برای توسعه مهارت‌ها و تخصص‌تان است. البته شما در زمینه خودتان استاد هستید. بیشتر به اینجا سر بزنید. حتما در فرصت مناسب به وبسایت شما سر میزنم و تحلیل خودم را ارائه خواهم کرد. با تشکر از حسن توجه شما.
      پایدار و جاری باشید.
      یعقوب دلیجه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *