پرسش‌ها مهم‌تر از پاسخ‌ها هستند

اهمیت سوال در حل مساله بیشتر از جواب است

اغلب کارهایی که انجام می‌دهیم با انگیزه و هدف خاصی انجام می‌دهیم. حتی اگر از زاویه دید شخصی دیگر، داریم وقت تلف می‌کنیم، بازهم یا از آن کار لذت می‌بریم و یا یک انگیزه و نیاز اساسی وجود دارد که به آن کار می‌پردازیم.

یک مدل کوچک

اگر بخواهیم یک مدل ساده شده از روند تصمیم تا به انجام رساندن کارها داشته باشیم، روند آن باید از انگیزش و چرایی شروع شود و به چگونگی انجام کار می‌رسد. کارهای روزمره ما در راستای پاسخ به نیازهای‌مان و در چارچوب پاسخ به پرسش‌های مشخصی است. پس این روند از چرایی شروع می‌شود.

وقتی دلیل محکم و استواری برای کارهای‌مان داشته باشیم می‌توانیم بدون اتمام سوخت انگیزه، تا انتهای مسیر به انجام رسیدن کار، ادامه دهیم. در غیر این صورت باید منتظر افت انگیزه باشیم.

مرحله بعدی چگونگی انجام کار است. وقتی چرایی انجام کار را بدانیم با هر چگونگی کنار می‌آییم. آخر انجام کارهای پیچیده و بزرگ هم با یک قدم شروع می‌شود. تنها کافیست چرایی مساله را حل کنید. آنگاه چگونگی مساله دیر یا زود حل خواهد شد.

تمامی کارهای ارزشمند دنیا فقط با پاسخ به همان پرسش “چرا” آغاز شده است. حتی مدیران ارشد یک سازمان هم وظیفه اصلی‌شان پاسخ به چراهاست. اینکه سوالات هدفمند بپرسند و به آنها پاسخ دهند. و چگونگی انجام آن و دستیابی به نتیجه نهایی را از نیروهای کارشناس و مدیران میانی می‌خواهند.

بیایید باهم به چند مثال بپردازیم تا اهمیت مطرح کردن سوالات هدفمند را بیشتر درک کنیم.

مربی فوتبال

مربیان فوتبال با طرح سوالات مختلف و پاسخ به آنها می‌توانند طرح و برنامه برای هر بازی بچینند. سوالات زیر نمونه از سوالاتی است که در ذهن مربی همواره پاسخ داده شوند:

۱-وضعیت بدنی بازیکنان من چگونه است؟ آیا به برخی از بازیکنان استراحت دهم؟ چگونه و با چه زمان بندی این کار را انجام دهم؟

۲-براساس وضعیت امتیازی کنونی مان آیا باید چینش را تغییر دهم تا بتوانم تاکتیک جدیدی بچینم و حریف را غافلگیر کنم؟

۳-چه بازیکنانی فصل بعد هم همراه تیم باقی می‌مانند؟

۴-در چه پست‌هایی محدودیت بازیکن داریم؟ در کدام پست‌ها دست به عصاتر هستیم؟

۵-در پایان فصل تحت چه شرایطی عملکرد تیم، موفقیت آمیز تلقی خواهد شد؟

و…

استراتژیست محتوا یا استراتژیست بازاریابی دیجیتال

استراتژیست بازاریابی دیجیتال وظیفه دارد اطمینان یابد که از تمامی ابزارها و امکانات دیجیتالی و نشر محتوا در راستای اهداف کلان کسب و کار بخصوص در زمینه بازاریابی مطمئن شود. چیدن استراتژی همانند چیدن مهره‌های شطرنج یا طریقه آرایش نظامی نیروهای خودی در جنگ است.

استراتژی در طبیعت خودش یعنی طرح سوالات هوشمندانه برای طراحی مسیر رسیدن به هدف. در طراحی استراتژی، کارهایی که نباید انجام دهیم، اهمیت بیشتری نسبت به بقیه کارها دارند.

برخی از سوالاتی که در مرحله چیدن استراتژی دیجیتال باید مدنظر قرارگیرد عبارتند از:

۱-مخاطبان هدف ما چه کسانی هستند؟

۲-هر یک از مخاطبان ما به چه محتوایی نیاز دارند؟

۳-با چه ترتیبی و در چه زمانی محتواها را در کانال‌های مختلف منتشر کنیم؟

۴-در چه کانال‌هایی حضورمان الزامی است؟

۵-اهداف کلان کسب و کار چیست؟ آیا ما با آنها همسو هستیم؟

۶-نیازهای مخاطبان و مشتریان چیست؟

و…

روانکاو

روانکاوان با طرح سوالات هوشمندانه و روشنگرانه، طرح مساله کرده و کمک می‌کنند تا درمان پذیر خود بتواند کمی روان خود را بکاود و به پیش رود تا ریشه مشکل را پیدا کند.

یک روانکاو فقط با طرح سوال، مشکل را حل می‌کند. این طراحی سوال است که دشوار است.

مباحث منابع انسانی

در فرآیند جذب و استخدام هم اگر یکی از مراحل را به طرح پرسش اختصاص دهیم، می‌توانیم به عمق مهارت و حتی شخصیت مصاحبه شونده پی ببریم. طرح سوال افق‌های شخصیت، رفتار و مهارت جویای کار را شفاف می‌کند. هرچه سوالات شفاف‌تر، راهبردی‌تر و به پاسخ‌های راهگشاتری منجر شوند، نشان از تبحر و مهارت بالای فرد خواهند بود.

یک پیشنهاد می‌تواند این باشد که از جویای کار بخواهیم سوالاتی برای آزمون استخدام یک نیرو در همان تخصص و جایگاه شغلی خودش بیندیشد.

جمع بندی و نتیجه گیری

یادمان باشد طرح سوال همیشه سخت‌تر از پاسخ بوده است. وقتی چرایی کارهای‌مان را بدانیم، می‌توانیم با هر چگونه‌ای کنار بیاییم. وقتی چرای محکمی داشته باشیم، به آسانی انگیزه خود را از دست نمی‌دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *