سوالات زیادی از دوستان، آشنایان و همکاران در مورد حذف یک عادت منفی و ویرانگر و یا نهادینه کردن یک عادت مفیدداشتند و دارند. در کتابهایی مانند قدرت عادت (چارلز داهیگ) و عادتهای اتمی (جیمز کلیر) صحبتها آموزههای زیادی در این مورد ارائه شده است. مشکل از روشهای ترک یا ایجاد یک عادت نیست. چه بسا اغلب کسانی که برای ترک سیگار یا ترک پرخوری ایجاد عادت مطالعه، برای مدتی هرچند کوتاه موفق بودهاند.
مشکل اصلی در تبدیل عادت به یکی از کارهای رزومره ماست. چیزی شبیه به غذا خوردن، آب نوشیدن، خوابیدن و حرف زدن. ما این کارهای را بدون اینکه برنامه ریزی کنیم یا حتی فکر کنیم انجام میدهیم. به این ترتیب هیچ وقت ترک نمیشوند.
وقتی دلیلی برای کمتر خوردن یا سیگار نکشیدن نداریم، طبعا ترک آن نیز بسیار سخت خواهد بود. پس علاوه از تصمیم به تغییر، باید ظرف ایجاد آن عادت را نیز تغییر دهیم. یعنی شرایط، نگرش و تفکری که باعث ایجاد آن عادت یا تسهیل آن میشود را شناسایی کنیم و برویم آن را قبل از هر اقدامی، تغییر دهیم.
به این ترتیب علاوه بر ترک یا ایجاد یک عادت، میتوانید آن شرایط را حفظ کنید و به صورت یک کار روزمره تبدیل کنید. باید دلیل اصلی ترک سیگار را بدانید. باید دلیل اصلی کمتر خوردن را بدانید. باید بدانید وقتی عادت به مطالعه پیدا میکنید، چه چیزهایی بدست میآورید. آیا آن چیزها ارزش تلاش کردن در این راه را دارند؟ آیا لذت تلف کردن وقت با مشغول شدن به شبکههای اجتماعی، بیشتر از دستاوردهای ناشی از مطالعه منظم است؟
با یادآوری این مطالب، درد یا لذت حاصل از هر تصمیم را نزدیکتر و ملموستر احساس میکنیم و میتوانیم تصمیمات دقیقتری بگیریم.
پس:
تبدیل عادت به یکی از کارهای روزمره، مهمترین و سختترین بخشهای فرآیند ایجاد یا ترک یک عادت است. این اتفاق نمیافتد مگر اینکه در ابتدا نگرش خود را تغییر دهید بعد عادتها را.