پ.ن
نوشته امروز صرفا تلنگرهایی به خودم هستند تا هوشیار باشم و بدانم آن بیرون هیچ رمز موفقیتی وجود ندارد. بلکه آنچه هست مربوط به درون خودم است. باید ابتدا درونم و روح و روانم را آنقدر بسازم که موفقیت را کاملا در درون خودم شبیه سازی و تجربه کنم. سپس با خیال راحت میتوانم در دنیای بیرون به ساختن و پروراندن آن بپردازم.
ما خودمان را گم کردهایم
مردم هر روز ساعتهای متمادی کتابهای موفقیت و انگیزشی مطالعه میکنند؛ عکسنوشتههای انگیزشی در رسانهها و شبکههای اجتماعی مختلف میبینند؛ دورههای مختلفی در زمینه توسعه فردی شرکت میکنند. همه آنها فقط به دنبال یک چیز هستند. به دنبال حلقه گمشده خود هستند. به دنبال خودشان. آنها سرگردانند و نمیتوانند انتخاب کنند که رو به کدام سو به اصطلاح غش کنند! حلقه گمشده هر شخصی، تنها و تنها خودش است.
ما در صورتی میتوانیم در طول زندگی خودمان ارزش افزودهای ایجاد کنیم که ابتدا خودمان را با تمام نیازها و میلهای روحانی و حیوانیمان بشناسیم. محدودیتها و استعدادهای خود را شناسایی کنیم. سپس براساس این اطلاعات بدست آمده مسیر خاصی برای زندگیمان طراحی کنیم. موضوع غمانگیزی در این باره وجود دارد:
اگر تو زندگی خودت را مهندسی نکنی، جهان هستی این کار را میکند.
جهان هستی، به ندرت به سود شما کار میکند
جهان هستی مهندس قهار و کارکشتهای است. اگر تو افسار زندگیت را به دست نگیری و آن را هدایت نکنی، حالت ناوبری خودکار فعال شده و جهان هستی این وظیفه را به صورت پیش فرض به عهده میگیرد. آنوقت است که همانند یک قربانی بر روی یک تخته پاره سرگردان در اقیانوس میمانی. طوفانهای زندگی به هر طرف که بخواهد تو را هدایت میکند.
هیچ وقت فکر نکن حالت پیش فرض بهتر از طراحی و مهندسی زندگی است. حالت پیش فرض یعنی خوابیدن تا ۱۰ صبح؛ حالت پیش فرض یعنی سرانه مطالعهات مربوط شود به تلگرامیات و اینستاگرامیات؛ حالت پیش فرض یعنی اینکه خودت را نشناسی؛ حالت پیش فرض یعنی ندانی که در این زندگی به دنبال چه هستی؛ حالت پیش فرض یعنی بخوری و بیاشامی و در آخر خودت را تحویل خاک دهی.
فقط کافیست بخواهی در این راه قدم برداری. خواستن و تصمیم، خود گام اول این راه دور و دراز است. وقتی تصمیم گرفتی به کدام سو بروی باید تمام تلاش و پیگیری خودت را در آن راه صرف کنی و آنگاه میبینی که بعد از مدتی معجزه رخ خواهد داد. آنوقت است که شانس در خانهات را خواهد زد. به قول “ناوال راویکانت” شانس حداقل یک بار در خانه همه افراد نوع بشر را خواهد زد. هنر آن است که اهرم لازم برای بهره بردن از شانس را فراهم کرده باشی. در غیر اینصورت نمیتوانی از فرصت پیش آمده استفاده کنی و انگار اصلا شانس به در خانهات نیامده است.
شانس، اهرم، مطالعه
اهرم یعنی تمام کتابهایی که مطالعه میکنی، اهرم یعنی تمام تلاشهایی که برای ارتقای خودت و مهارتهایت انجام میدهی، اهرم یعنی تو آنقدر آماده هستی که حتی ۳ صبح هم شانس در خانه را بزند، تو هر لحظه کوله بارت را بسته و آماده حرکت هستی.
تمام چیزهای ارزش آفرین، در یک چیز نهفته است. اینکه برای توسعه خودت کارهایی انجام دهی که بقیه این کار را نمیکنند. راحتترین و در دسترسترین آن، مطالعه کردن است. برای زنده ماندن کافیست از بدترین شاگردان کلاس کمی بهتر باشید. چون همیشه عدهای هستند که ضعیفترین نمرهها را دارند. اما اگر بخواهی به نمره اول برسی باید کاری فراتر از بقیه انجام دهی. این که به طور بیوقفه هر روز یک زمانی را به مطالعه اختصاص دهی، کاملا مسیر زندگیات را از بقیه مردم جدا میکند. کافیست در راهی که انتخاب کردی، کمی سماجت به خرج دهی. کافیست کمی پیگیر باشی. به تدریج همه چیز درست خواهد شد.
اصل بهبود مستمر میگوید
کافیست هر روز فقط به اندازه ۰٫۰۰۱ پیشرفت کنید و خود را توسعه دهید. به این ترتیب در هر سال حداقل ۳۶ درصد در تمام جوانب رشد و توسعه خواهید کرد. این اصل تمام آن چیزی است که این وبسایت به خاطر آن متولد شده است. کایزون! یا زون کایزن. زون بهبود مستمر.
ایده این نوشته از کجا بود؟
به یاد عادل فردوسی پور که دیروز در ساعت ۱۵ بازی فینال لیگ قهرمانان آسیا را به دعوت AFC بازی را به زبان پارسی گزارش کرد. فردی که برایم نماد توسعه فردی، تلاش و برند شخصی است. وقتی روی مسیری که انتخاب کردی پایدار بمانی و از اصول کاری خود کوتاه نیایی، شانس هم با توست. همه چیزهای زیبا نیز از آنِ تو خواهد بود.
۳۰ آذر ۱۳۹۹
به روز رسانی: ۲ تیر ۱۴۰۰