روزنوشته

چرا اهداف و گزارش عملکردم را می‌نویسم؟

پ.ن در مطلب ماموریت، رسالت و اهداف لیستی از اهداف خودم را ارائه کردم. ۶ هدفی که آنجا نوشتم، در واقع اهداف کاملا کلی بودند. اهداف باید شفاف، قابل اندازه گیری و پلن بندی شوند تا راه رسیدن به آنها خرد شده و طی مسیر برایم آسان‌تر شود. یعنی بدانم امروز که ۲ ساعت روی …

انرژی تصمیم و مینیمالیسم

چند سالی هست که به “خوشحالی با کمتر داشتن” پیوسته‌ام. اینکه با چیزهای کمتربتوانیم خوشحال باشیم. شاید بتوان همانند بسیاری از شاخص‌های مهندسی و علمی و آزمایشگاهی برای آن یک اصطلاح در نظر گرفت. آستانه خوشحالی. همیشه به کسانی که با چیزهای کوچک خوشحال می‌شوند، غبطه می‌ورزیدم. “آسانه خوشحالی” را می‌توانم به کوچکترین چیزی که …

لذت بردن برای بعد از رسیدن به هدف نیست!

داستان هدف و لذت بردن از مسیر آن در زمان دانشجویی وقتی اولین باربا دوستان به درکه رفتم، با بالا رفتن از ارتفاع خیلی زود خسته می‌شدم. هرچند دقیقه از دوستانم رسیدن به انتهای مسیر را جویا می‌شدم. برای بار اول، بدترین روز زندگیم بود. روزی سرشار از خستگی و بدون هیچ گونه لذت. من …

در باب نامیرایی و کمی در مورد درخت

پیشنوشت: همه ما اهمیت کاشت درخت و حفظ جنگل‌ها را می‌دانیم. پس نیازی به تکرار نیست. بیایید کمی عمیق‌تر به موضوع نگاه کنیم. جایی که در آن زندگی می‌کنیم و نفس می‌کشیم، جایی بسیار زیبا با نعمت‌های فراوان است. ما از چند صد سال پیش شروع کردیم به استفاده بیشتر از نیازمان از منابع اینجا (کره زمین). ما حتی به بقایای لاشه دایناسورها و جانداران چندین میلیون ساله نیز رحم نکردیم (نفت را می‌گویم). شاید تا کفگیرمان به ته دیگ نخورد، غذای جدید دیگری درست نکنیم. اما امروز باید به فکر چاره باشیم تا بتوانیم فردا راحت‌تر نفس بکشیم. فرزندانمان راحت‌تر زندگی کنند. حداقل در زمان مرگ بتوانیم پیش خودمان سربلند باشیم و بگوییم “من تمام توانم را برای بهبود انسانیت (نه مردم) و ساخت شهر آرمانی خودم به کار بستم!”

گزارش یک خواب(۱)

خواب پدیده‌ی مرموز و در عین حال جذابی است. از کودکی خیلی کم خواب می‌دیدم. اما وقتی می‌دیدم، خوابم بسیار واضح و با تصاویر شفاف بود. البته ویژگی عجیب دیگر تکراری بودن خواب‌هایم بود. یکی از خواب‌هایی که در کودکی و نوجوانی بسیار دیده‌ام، خواب یک عقاب بود. خواب دیدم عقابی غول پیکر مرا از …