همه ما در زندگیمان با مشکلات ریز و درشتی موجه هستیم. مشکلات همیشه و برای همه وجود دارند. فقیر و غنی، پیر و جوان، بزرگ و کوچک و زن و مرد، خواه ناخواه با مشکلات مختلفی درگیر هستیم. برای بسیاری از مردم، نداشتن مشکل و برطرف شدن تمام سختیها، تعریف کاملی برای یک زندگانی رویایی است.
اما روزی که از خواب برخیزیم و بفهمیم تمام مشکلات حل شدهاند، روز مرگ و نیستی ماست. مشکلات هستند تا ما باشیم. تا آنها را حل کنیم. تا آنها ما را به حرکت وادارند. و چه جالب که برخی انسانها معنای بودنشان را از دل این کار کردن، تلاش و پیگیری برای حل مشکلات مییابند.
تقریبا همه انسانها (به جز طایفه مجنونان) به دنبال سعادت هستند. هرکدام تعریفی از سعادت دارند. تعریفی که نمیتوان ادعا کرد درست است یا غلط. چون سعادت یک فرمول یا مسئله ریاضی نیست که دست به کار شویم و آن را حل کنیم. بلکه سعادت چیزی جز حل مشکلات نیست.
حالا شاید سوالی مطرح کنیم که:
اگر در تمام عمرمان به طور بی وقفه به حل مشکلاتمان و تلاش و کوشش مشغول باشیم، مشکلات تمام میشوند؟؟
مشکلات ما قرار نیست تمام شوند. حتی اگر ما در حال احتضار و در بستر مرگ هم باشیم، بازهم در ذهن خودمان در حال بررسی و حل مشکلی از مشکلاتمان هستیم. برای تمامی مشکلات ما صرفا یک راه حل وجود دارد. حل مشکل و لاغیر. حل مشکلات یکی پس از دیگری، لذتی وصف ناشدنی دارد و انتظار دارم صرفا کسانی این لذت را بچشند که، شانه به شانه و پوزه به پوزه از مشکلات پیشی گیرند و رودر رو با آن مواجه شوند.
عزایی که برای همه باشد، کم از عروسی ندارد. اگر بدون تلاش و زحمت میتوانستیم مشکلاتمان را حل کنیم، همه میتوانستند این کار را بکنند. آن وقت دیگر غلبه بر سختیها و کسب دستاوردها، ارزشمند نبود.
همچنان که اگر بدون مبارزه در رقابتی پیروز میشدیم، آنگاه همه پیروز میشدند و دیگر پیروز شدن یک ارزش نبود. برخی از افراد هم با انکار مشکلات، از آنها عبور میکنند و سعی میکنند همانند کبک، سرشان را در برف فرو کنند. هرچه مشکلات را انکار کنیم، در افق زمانی و مکانی دیگری دوباره و در ابعاد بزرگتر و پیچیدهتر به ما هجوم میبرند.

شاید دوست داشته باشید بخوانید:
برای حال خوب روی مسائل مهمتر زندگی تمرکز کنید
حلقه نفوذ و حلقه نگرانی: تا کجا حق داریم نگران باشیم